انواع متغیرها در پژوهش علمی

متغیر، صفت یا خصیصه ای است که از شخصی به شخص دیگر یا از موردی به مورد دیگر تفاوت می کند. ویژگی های متمایز یک گروه را متغیر می گویند مثل قد، وزن، بهره هوشی، وضعیت اقتصادی و….

متغیر عنصری در تحقیق است که محقق دقیقاً قصد اندازه گیری آن را دارد و ضروری است دیگران درک مشخصی از آن بر اساس تعریفی که محقق ارائه می کند، داشته باشند. از سوی دیگر نوع متغیر علیرغم مشابه بودن عنوان از یک مطالعه به مطالعه دیگر ممکن است متفاوت باشد. برای مثال X یک متغیر است، یعنی نمادی است که می توانیم مقدارهای عددی به آن نسبت دهیم. متغیر X می تواند مجموعه ای از مقدارها، مانند نمره های یک آزمون هوش یا طرز نگرش را اختیار کند. این مقدارها می توانند در زمان های گوناگون برای یک چیز یا یک شخص، فرق داشته باشند.

در این مقاله شما می توانید با انواع متغیرها در پژوهش های علمی آشنا شوید.

مقیاس های اندازه گیری متغیرها

گاهی هنگام ثبت متغیرها یا هنگام تحلیل آماری، کمی بودن متغیر برای پژوهشگر مطلوب نبوده و مایل است متغیر مربوطه را به مقیاسی درآورد که تعداد کمتری مقدار یا حالت را بپذیرد. به عنوان مثال تبدیل متغیر سن به گروه های سنی یک مثال معمول است. بطورکلی برای متغیرها چهار نوع مقیاس مختلف تعریف شده است که عبارتند از:

  • مقیاس نسبتی: دارای صفر واقعی هستند و فاصله ها مساوی می باشند، مثل قد و وزن.
  • مقیاس فاصله ای: دارای صفر قراردادی هستند و فاصله ها کاملاً قراردادی می شوند، مثل درجه حرارت.
  • مقیاس ترتیبی: در این مقیاس ترتیب مقادیر قابل مشاهده است، مثلاً وزن از کم به زیاد.
  • مقیاس اسمی: در این مقیاس نسبت مقادیر به هم، فواصل مقادیر و ترتیب آنها، هیچکدام مشخص نیست و هیچکدام به هم برتری ندارند و فقط کد یا شماره ای به آنها تعلق یافته است، مثل کد 5.

انواع متغیرها

متغیرها را می توان بر اساس معیارهای گوناگون دسته بندی کرد. در پاره ای از این دسته بندی ها، گاه به علت عدم امکان تفکیک دقیق انواع متغیرها از همدیگر، همپوشانی هایی ایجاد می شوند.

متغیر مستقل یا علت (Independent)

تغییرات آن تابع تغییرات متغیر دیگر نمی باشد. متغیری است که محقق تاثیر آن را بر سایر متغیرها مورد سنجش قرار می دهد. متغیر مستقل یک ویژگی از محیط فیزیکی یا اجتماعی است که بعد از انتخاب، دخالت یا دستکاری شدن توسط پژوهشگر، مقدارهایی را می پذیرد تا تاثیرش روی متغیر دیگر (وابسته) مشاهده شود. بنابراین در هر آزمایش تجربی، متغیر مستقل همان محرک است که علت احتمالی یا فرضی (شرط لازم قبل از وقوع یک پیامد ویژه) برای همان متغیر وابسته است که می تواند معلول احتمالی باشد.

به عنوان مثال پژوهش های بازاریابی نشان می دهند که «ارائه یک محصول جدید» در بازار، بر ارزش قیمت سهام شرکت در بازار بورس تاثیر دارد. در این مثال ارائه یک محصول جدید متغیر مستقل فرض می شود.

متغیر وابسته یا معلول (Dependent)

تغییرات آن تابع تغییرات متغیر دیگری است. به عنوان مثال «بررسی ارتباط استعمال دخانیات و ابتلا به سرطان ریه»، در این عنوان استعمال دخانیات متغیر مستقل و سرطان ریه متغیر وابسته است. متغیر مستقل بر این متغیر اثر می گذارد. متغیری است که هدف پژوهشگر، تشریح یا پیش بینی تغییرپذیری آن است و باید در پژوهش بررسی شود. می توان با شناسایی و تجزیه و تحلیل عوامل موثر، پاسخ ها یا راه حل هایی را برای مسئله پیدا کرد. معمولاً پژوهشگران به تعیین مقدار و اندازه گیری این متغیر علاقه مند هستند. متغیرهای وابسته، با وارد کردن، از میان برداشتن یا تغییر در کمیت و کیفیت متغیرهای مستقل ظاهر می شوند یا از بین می روند یا تغییر می کنند.

به عنوان مثال یک مدیر بازاریابی، روش جدیدی را در توزیع محصول اجرا می کند و انتظار دارد که «میزان فروش» آن افزایش یابد. در این مثال میزان فروش به عنوان یک متغیر وابسته در نظر گرفته می شود.

متغیر تعدیل گر (Moderator)

اصطلاح متغیر تعدیل گر برای توصیف نوعی از متغیر مستقل بکار می رود که در واقع متغیر مستقل ثانوی است و پژوهشگر اثر آن را در ارتباط با متغیر مستقل اصلی و متغیر وابسته باید بداند، بدین منظور متغیر تعدیل گر انتخاب می شود تا معلوم شود آیا این متغیر بر رابطه بین متغیر مستقل اصلی و وابسته تاثیر دارد یا نه. به سخنی دیگر متغیر سومی است که دارای تاثیر قوی در رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته است و رابطه مورد انتظار اصلی اولیه بین متغیرهای مستقل و وابسته را تغییر می دهد. هرگاه اثر متغیر مستقل و متغیر وابسته مشروط به متغیر دیگر شود، آن متغیر سوم در واقع نقش تعدیل گر را بازی می کند.

اگر پژوهشگر بخواهد رابطه بین متغیر مستقل X و متغیر مورد مشاهده Y را بررسی کند و از طرفی بداند که ماهیت رابطه X و Y بوسیله متغیر سومی مانند Z (تعدیل گر) تغییر می کند در تجزیه و تحلیل نهایی خود می تواند متغیر Z را به عنوان یک متغیر تعدیل گر به حساب آورد. به عنوان مثال سطح تحصیلات کارکنان در سازمان هایی با مدیریت زنان، کمتر از سازمان هایی با مدیریت مردان، میزان بهره وری را پیش بینی می کند. در این مثال سطح تحصیلات کارکنان، متغیر مستقل، میزان بهره وری، متغیر وابسته و جنسیت مدیران متغیر تعدیل گر می باشد.

متغیر مداخله گر (Intervening)

برای نشان دادن فرآیندهای ذهنی (درونی) که بطور مستقیم مشاهده پذیر نیستند و فقط در ذهن وجود دارند و نمی توان آنها را دید، شنید، یا احساس کرد، اصطلاح متغیر مداخله گر بکار می رود. معمولاً پژوهشگران به این متغیر برای آگاهی از تاثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته مورد نظر توجه دارند. تاثیر متغیرهای مداخله گر را می توان از روی کنش پدیده ها درک و کنترل کرد بنابراین به این نوع تاثیرگذاری به دلیل آن که بر اعتبار درونی و بیرونی پژوهش اثر می گذارد باید در تحلیل نهایی پژوهش اشاره شود.

به عنوان مثال بکارگیری سبک تفویضی (S4) برای ایجاد تعهد سازمانی در کارکنان، کمتر از بکارگیری سبک مدیریت مشارکتی (S3) تاثیر دارد. در این مثال بکارگیری سبک تفویضی در برابر سبک مدیریت مشارکتی، متغیر مستقل، ایجاد تعهد سازمانی، متغیر وابسته و بلوغ سازمانی متغیر مداخله گر می باشد.

متغیر کنترل (Control)

در یک پژوهش نمی توان همزمان اثر تمام متغیرها را بر یکدیگر بررسی کرد، بنابراین پژوهشگر اثر پاره ای از متغیرهایی را که بر رابطه متغیرهای مستقل و وابسته مداخله می کنند کنترل یا خنثی می کند. این نوع متغیرها، متغیر کنترل نامیده می شوند. تفاوت متغیرهای کنترل با تعدیل گر در آن است که اثرهای متغیرهای کنترل از میان می رود در حالی که اثر متغیرهای تعدیل گر بررسی می شود.

به عنوان مثال ارتقاء سازمانی زنان با بلوغ سازمانی آنها رابطه مستقیم دارد، در حالی که بین این دو متغیر در بین مردان هیچگونه رابطه ای وجود ندارد. در فرضیه بالا، اگر پژوهشگر عامل سن را به عنوان متغیر کنترل در نظر بگیرید، متغیر جنسیت نقش تعدیل گر خواهد داشت.

شکل دیگر، بر اساس خصوصیات متغیر به کمی و کیفی تقسیم بندی می شوند.

متغیرهای یک تحقیق بسیار مهم بوده و در واقع قلب یک تحقیق می باشند. متغیرها در واقع داده هایی هستند که ما می خواهیم آنها را جمع آوری نموده و آنالیز کنیم. بطورکلی متغیرها به دو دسته اصلی کمی و کیفی تقسیم می شوند و مبنای این تقسیم بندی این است که متغیرهای کمی مقادیر مختلف و متغیرهای کیفی حالات مختلف به خود می گیرند. به عنوان مثال سن یک متغیر کمی است و جنسیت یک متغیر کیفی.

متغیرهای کمی خود به دو دسته تقسیم می شوند:

  • کمی گسسته: بین دو عدد اعشار نمی گیرند مانند تعداد فرزندان.
  • کمی پیوسته: می تواند بین دو عدد بی نهایت عدد و اعشار قرار گیرد مثل قد بین 175 و 180 سانتیمتر.

متغیرهای کیفی نیز به دو دسته تقسیم می شوند:

  • کیفی اسمی: برتری ترتیبی بین حالات مختلف متغیر وجود ندارد مثل جنس یا شغل.
  • کیفی رتبه ای: برتری ترتیبی بین حالات مختلف متغیر وجود دارد مانند درجه بدخیمی ها یا میزان تحصیلات.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «انواع متغیرها در پژوهش علمی»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب روش تحقیق، تالیف غلامرضا خاکی از نشر فوژان، منتشر شده در 1391 با شابک 3-0-93621-600-978 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا