فنون طوفان فکری و اسکمپر برای خلاقیت و نوآوری در کسب و کار
در دنیای پُر رقابت کنونی، ماندگاری و موفقیت در فعالیت های اقتصادی، کار ساده ای نیست. گاهی فرصت هایی وجود دارند که باید از آنها بهره برداری نمود و مسائلی وجود دارد که باید آنها را حل و فصل کرد. برای مقابله با این گونه مسائل همواره باید در کار، خلاقیت و نوآوری داشت.
امروزه شرایط دنیای کسب و کار و قواعد بازی رقابت، مثل گذشته نیست که با جمع آوری برخی اطلاعات بتوانیم قطعات یک پازل را طبق نقشه و طرح از پیش تعیین شده ای کنار هم قرار دهیم و به نتیجه برسیم؛ بلکه سازمان ها و افرادی موفق هستند که بتوانند پازلی را تکمیل کنند که قطعات آن به روش منظم و نظام مند کنار هم قرار نمی گیرد، یعنی هر قطعه فقط در کنار یک قطعه بخصوص قرار نمی گیرد، بلکه ممکن است حتی با قطعات دیگری نیز جفت شوند. در چنین محیطی هیچکس نمی داند چند قطعه در اختیار دارد و طرح نهایی این پازل به چه شکلی در خواهد آمد.
کار کردن، رقابت، پیشرفت و حتی بقا، در چنین فضایی در گرو داشتن کارکنانی خلاق، توانمند و کارآفرین است تا هر روز حرفی تازه برای گفتن داشته باشند. امروزه سازمان ها و بنگاه های اقتصادی کوچک و بزرگ در کشورهای صنعتی بدون خلاقیت مستمر، سریع و به موقع، محکوم به فنا هستند.
تاکنون نظریه ها و تعاریف گوناگونی درباره ی خلاقیت مطرح شده است که هر کدام جنبه ای خاص از آن را مورد تاکید قرار داده اند؛ که خلاصه آنها عبارت است از:
- خلاقیت، فرآیندی فکری و روانی است.
- محصول خلاقیت می تواند به شکل یک اثر، یک ایده، یک راه حل، یک شئی و یا هر چیز دیگر ارائه شود.
- محصول خلاقیت پدیده ای نو و جدید است.
- محصول خلاقیت اثری است که علاوه بر تازگی دارای ارزش نیز باشد.
- خلاقیت یک توانایی عمومی است و در همه افراد کم و بیش وجود دارد.
- خلاقیت قابل پرورش است و با محیط اجتماعی و فرهنگی ارتباط مستقیم دارد.
نوآوری تبدیل خلاقیت (ایده نو) به محصول (کالا یا خدمات) و ارائه آن به بازار و دستیابی به سود است. خلاقیت، پیدایش یک اندیشه نو است، در حالی که نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است. به عبارت دیگر خلاقیت، اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو دارد و نوآوری، به معنای کاربردی ساختن آن افکار نو و تازه است.
فن طوفان فکری و فن اسکمپر، ابزارهایی برای رشد خلاقیت و افزایش توان حل مسئله می باشند که به منظور تقویت قدرت شهودی افراد، افزایش توان فکری و رهایی از قالب های ذهنی در جهت شناسایی موانع خلاقیت و یا بکارگیری روش های حل خلاق مسئله طراحی شده اند. شما می توانید بطور جامع تر با این دو فن خلاقیت و نوآوری آشنا شوید.
فن طوفان فکری (Brainstorming)
این روش که به نام های بارش مغزی و طوفان مغزی نیز خوانده می شود، اولین بار بوسیله الکس. اف. اسبورن (Alex. F. Osborn) ابداع شد و از سال 1938 تاکنون مورد استفاده قرار گرفته است.
روش استفاده از این فن به این صورت است که ابتدا موضوعی در گروه مطرح می شود، سپس اعضای گروهی که در جلسه شرکت می کنند، با نوعی بارش فکری به مسئله و موضوع مورد نظر، سعی می کنند تا راه حل های هرچه بیشتری را برای آن بیابند. آنها برای این منظور کلیه ایده هایی را که بطور پیوسته به ذهن شان می رسد، ارائه می کنند تا به این وسیله به مطلوب ترین ایده های ممکن دست یابند.
در اجرای این روش 4 قاعده اساسی باید رعایت شود:
- هیچگونه قضاوتی درباره پیشنهادات ارائه شده نباید صورت گیرد.
- کلیه ایده ها حتی ایده های عجیب و غریب و به ظاهر نامرتبط نیز باید مورد استقبال واقع شوند.
- هرچه تعداد ایده ها بیشتر باشد، بهتر است.
- ایده ها را می توان ترکیب، اصلاح و انتخاب کرد.
یک جلسه اجرای فن طوفان فکری
1) پس از آنکه مدیر راجع به مسئله ای که قرار است برای آن جلسه طوفان فکری تشکیل شود، توضیح می دهد، از کارشناسان و مدیران می خواهد قبل از تشکیل جلسه روی آن فکر کنند و ایده هایشان را یادداشت نمایند.
نکته: موضوعات و مسائل جلسات طوفان فکری باید مشخص و متمرکز باشند تا از کلی گویی اجتناب شود. همچنین باید مسائلی را که نیاز به داوری و قضاوت ندارند در بر گیرند. علاوه بر اینها در این جلسه باید مسائلی طرح گردد که بیش از دو تا سه راه حل دارد. همچنین مدیر باید قبل از تشکیل جلسه، خود روی مسئله فکر کند و راه حل هایی بیابد تا در صورتی که جلسه ایده یابی با رکود روبرو شد، او پیشنهادات خود را به صورت سرنخ هایی برای تحریک افراد ارائه دهد و بار دیگر جلسه را رونق ببخشد.
2) مدیر با توضیح مختصری از مسئله، جلسه را آغاز می کند. قوانین مهم طوفان فکری را یادآوری می کند و آن را روی تخته یا صفحه ای بزرگ می نویسد تا رعایت آن فراموش نشود.
3) سپس از داوطلبین می خواهد ایده های خود را ارائه دهند. بهتر است ایده ها با نام افراد مشخص نشوند، چون ممکن است چند فرد به یک ایده رسیده باشند و یا یک ایده با الهام از ایده دیگری ارائه شده باشد. باید دقت شود به این ایده های تکمیلی که با الهام از ایده های دیگر بدست آمده توجه خاصی شود. زیرا احتمال اینکه منجر به نتایج با ارزشی شود، زیاد است.
گاهی در پایان جلسه می توان به بهبود و اصلاح ایده های اعضاء پرداخت اما گاهی ایده های مطرح شده زیاد هستند و زمان زیادی صرف آنها می شود. بنابراین جلسه دیگری نیز تشکیل می شود و در جلسه بعدی که به منظور ارزیابی و انتخاب ایده ها تشکیل می شود، برای انتخاب و استخراج بهترین ایده ها، لازم است معیارها و ملاک هایی تعیین گردند، مانند اینکه این ایده تا چه اندازه عملی است؟ آیا با شرایط موجود امکان تحقق دارد؟ آیا به اندازه کافی و از جهات مختلف مفید و با ارزش است؟
4) ایده های بدست آمده بر اساس معیارهای انتخاب شده درجه بندی و دسته بندی می شوند و سپس بهترین آنها انتخاب می گردند.
باید توجه شود که از ایده ها به راحتی صرف نظر نکنید، زیرا بسیاری از ایده هایی را که به ظاهر کم ارزش هستند، می توان با اعمال تغییراتی به با ارزش ترین ایده ها تبدیل نمود. همچنین اغلب می توان با ترکیب ایده ها به بهترین ایده دست یافت.
نکته: جلسات طوفان فکری می تواند به شکل فردی نیز انجام شود، یعنی فرد تنها عضو گروه تحریک مغزی باشد. عده ای معتقدند کوشش فردی برای ایده یابی اگر به درستی انجام شود، نتایج بهتری بدست می آید؛ که برای این منظور یک مسئله کلی انتخاب می گردد و فهرستی از ایده های مختلف تهیه می شود.
تعداد اعضای هر گروه در این جلسه بهتر است بین 8 تا 12 نفر باشد. برای هر گروه یک رهبر و یک منشی تعیین کنید. وظیفه رهبر این است که موضوع مورد بحث را به اطلاع اعضای گروه می رساند. وی همچنین واقعیت ها، موضوعات، پرسش های مربوط و اهداف جلسه را مطرح می سازد. آنگاه پرسش یا مسئله ای محوری را عنوان می کند و سپس از آنها می خواهد برای مسئله و موضوع مورد نظر، راه حل بیابند.
در حقیقت رهبر در گروه نقش هماهنگ کننده را دارد، اعضای گروه را به ارائه نظرات جدید وا می دارد و مراقب است که چهار قاعده رعایت شود. منشی گروه نیز، وظیفه یادداشت کردن ایده های اعضای گروه به صورت فهرست وار را دارد. مدت توصیه شده برای یک جلسه 30 تا 45 دقیقه است، اگر وقت بیشتری نیز لازم باشد، بهتر است مسئله را به چند سوال ساده تر تقسیم کرد.
در صورت تمایل می توانید، جلسات را روی نوار ضبط کرده تا مجدداً با گوش کردن به آنها، محتوای جلسه را بررسی نمایید.
جلسات طوفان فکری بطورکلی نتایج زیر را در بر دارند:
- بعضی جلسات ممکن است پاسخ های نهایی ایجاد کنند. اگر مسئله مطرح شده، به اندازه کافی ساده باشد، ممکن است در جلسه به پاسخ نهایی دست یابد. برای مثال برگزاری جلسه برای یافتن نامی برای یک موسسه.
- بعضی از جلسات ممکن است اساس و پایه هایی برای یک برنامه باشند.
- بعضی از جلسات ممکن است حالت تطبیقی پیدا کنند. این مورد می تواند به عنوان یک راهنمای کار برای برانگیختن ایده های سازنده بیشتری مورد استفاده واقع گردد.
- بعضی از جلسات ممکن است روش هایی برای راه حل بعدی مسائل فراهم سازند. این موضوع، بخصوص در مواردی که مسئله پیچیده باشد مانند مسائل تحقیقات فناورانه صادق است.
فن اسکمپر (SCAMPER) یا سوالات ایده برانگیز
کلمه اسکمپر از حروف اول هفت کلمه تشکیل شده است. هر یک از آنها نشانه یک جهت و سمت و سوی فکری است که شامل یکسری سوالات نمونه می باشد.
- جایگزینی (Substitute)
- ترکیب (Combine)
- اقتباس یا انطباق (Adapt)
- تغییر – بزرگسازی (Modify-Magnify)
- کاربردهای دیگر (Put to other uses)
- کوچک سازی و حذف (Eliminate)
- تغییر حالت (Rearrange)
از این روش می توان قبل از جلسات طوفان فکری استفاده کرد. هدف این روش تحریک قدرت تصور است و این تحریک بوسیله یکسری سوالات نمونه و ایده برانگیز صورت می گیرد؛ بدین ترتیب که شخص در رابطه با مسئله مورد نظرش از خود سوال می کند و نهایتاً با افزایش ایده ها، کیفیت ایده ها تضمین و ارتقاء می یابد.
1) جایگزینی
برای یافتن ایده های بیشتر می توان از خود سوال هایی از این نوع کرد: «چه چیزی را می توانیم جانشین این کنیم؟» و یا «به جای این چه چیز دیگر …؟» جستجو برای جایگزین ها یک روش آزمون و خطا است که همه ما می توانیم در زندگی روزمره آن را به کار ببریم.
تغییر «این» به جای «آن» به اشیاء محدود نمی شود. بلکه با این نمونه سوالات می توان مکان ها، اشخاص، عواطف و حتی ایده ها را انتقال و جایگزین نمود. جانشینی تا آنجا پیش می رود که می توان یک چیز را به هیچ و سپس هیچ را جانشین چیز دیگری کرد.
سوال های نمونه:
- چه مواردی را می توانیم به جای موارد فعلی به کار ببریم؟
- از چه فرآیند دیگری می توانیم استفاده کنیم؟
- چه نیروی محرک دیگری بهتر کار می کند؟
- به جای تبلیغ در تلویزیون از چه روش دیگری می توانیم تبلیغ کنیم؟
- به جای او چه کسی را …؟
مثال های واقعی:
- نفت به جای زغال سنگ
- انرژی خورشید به جای نفت
- استفاده از شکر مصنوعی به جای طبیعی
2) ترکیب
غالب ایده ها از طریق ترکیب بدست می آیند تا آنجا که عده ای معتقدند ترکیب به عنوان اساس خلاقیت تلقی می گردد. برای هدایت تصور به این مسیر می توانیم از خود سوالاتی از این نوع بکنیم:
- چه ایده هایی را می توان ترکیب کرد؟
- اگر مخلوط شود چه می شود؟
- ترتیب هدف ها چطور است؟
- چطور است بطور دسته جمعی …؟
- دسته ای از انواع مختلف چطور است؟
- چطور است واحدهای سازمان را ادغام کنیم؟
مثال های واقعی:
- دستمال کاغذی معطر (ترکیب دستمال کاغذی و عطر)
- سیستم های صوتی ترکیبی (ترکیب تلویزیون، رادیو، ضبط صوت و…)
3) اقتباس یا انطباق
به جاست که در هر گونه تلاش به منظور ایده جویی، تمام شباهت های ممکن جستجو گردد. البته برای این منظور باید از تداعی معانی استفاده کرد. پرسش های زیر به شما کمک می کند تا از موارد مشابه اقتباس نمایید و یا موضوع را با موارد دیگر منطبق کنید:
- این را شبیه چه چیزی می توانیم بسازیم؟
- آیا چیز مشابهی وجود دارد که بتوان از آن اقتباس کرد؟
- چه ایده های دیگری پیشنهاد می کنید؟
- این به چه چیزی شبیه است؟
مثال واقعی:
در جنگ جهانی دوم، نیروهای مسلح آمریکا نیاز مبرمی به هواپیما داشتند اما هر هواپیما به خطوط تولیدی زیادی نیاز داشت و باید تا آخرین پیچ و مهره کامل می بود. کارگران زن باید مهره های فولادی را به داخل سیم کرده و روی آن گرانیت بپاشند. یک سرپرست با اقتباس از پیچ چوب پنبه بازکنی، سیم بلندی را گرفته و آن را به صورت پیچ های چوب پنبه باز کن در آورد. این سیم وقتی به سرعت در درون جعبه پُر از مهره می چرخید، می توانست بیش از یکصد مهره در دقیقه بیرون آورد. با این ابتکار، کارآیی این بخش از خط تولید به میزان زیادی افزایش یافت.
4) تغییر – بزرگسازی
یک تغییر جزئی می تواند به مقیاس زیادی در چیزی یا ایده و فکری تاثیر بگذارد. با طرح سوالات نمونه، قدرت تصور خود را به سمت ایده های جدید هدایت می نماییم. کمدین ها از طریق یک تغییر جزئی که حالت جدیدی ایجاد می کند، استفاده فراوانی می برند؛ در حالی که واقعاً آنان چیز جدیدی را ایجاد نمی کنند. به هر حال با طرح سوال هایی در زمینه ایجاد تغییر، ذهن متوجه مسائل جدیدی می شود که ممکن است به ایده جدیدی نیز ختم گردد. سوال های بزرگسازی شامل امکانات نامحدودی است که از طریق جمع و ضرب حاصل می شود.
سوال های نمونه:
- چه تغییری می توانیم در این موضوع بدهیم؟
- چطور است شکلش، رنگش، سرعتش و… را تغییر دهیم؟
- آیا باید بزرگتر، قوی تر، با ارزش تر و… گردد؟
- چه تغییری در فرآیند آن می توانیم بدهیم؟
- چرا آن را چند برابر نکنیم؟
- اگر آن را انحنا دهیم، چه اتفاقی می افتد؟
- غول پیکر آن چطور است؟
مثال های واقعی:
- طرح تبلیغاتی نوشابه بزرگ در سر در کارخانه
- وارد کردن حرکت در تابلوهای برقی در صنعت تبلیغات
- کاریکاتور
5) کاربردهای دیگر
یکی از شیوه های اساسی و مهم در خلاقیت و ایده سازی جستجوی کاربردهای دیگر و جدید برای محصولات و خدمات موجود است.
تفکر درباره موضوع مورد نظر و تلاش برای یافتن کاربردهای تازه، تصور فرد را برای انعطاف و شکستن قالب های ذهنی و دیدن موضوع از زوایای مختلف تحریک می نماید. تصور کنید در یک میهمانی رسمی، لوله ای که محتوی یک توپ پینگ پنگ است روی زمینی سخت محکم شده است و باید طوری توپ را از لوله خارج کنید که به توپ و لوله هیچکدام صدمه ای وارد نشود. در حالی که فقط تعدادی لیوان پُر از یخ در اختیار دارید.
اغلب مردم قادر به حل مسائل فوق نیستند چون در واقع در دام کاربرد تله موش و گیره لباس یا لیوان یخ می افتند و فکر می کنند آنها تنها یک کاربرد دارند (کاربرد معمولی و سنتی) لذا نمی توانند تصور کنند که می توانند از آنها برای موارد دیگر استفاده نمایند. این مشکل در ادبیات خلاقیت «تثبیت کارکرد» نامیده می شود.
پاسخ مسئله این است که می توان یخ ها را آب کرد و آن را داخل لوله ریخت تا توپ شناور شده و از لوله خارج شود اما نکته مهم این است که وقتی چند سطل آب در اختیار افراد قرار گرفت، بلافاصله همه یک صدا گفتند آب را داخل لوله می ریزیم تا توپ خارج شود، اما هنگامی که یخ در اختیار داشتند نمی توانستند کاربرد دیگر یخ را تصور کنند.
سوال های نمونه:
- چه استفاده هایی می توان از مواد زائد کرد؟
- چگونه می توان این موضوع را تغییر داد تا برای کاربرد جدید مناسب گردد؟
- با محصولات ناموفق یا ایده های شکست خورده چه می توان کرد؟
مثال های واقعی:
- اختراع موتور گازی از ماشین چمن زنی توسط هوندا
6) کوچک سازی و حذف
ساده کردن قسمتی از نبوغ در صنایع است و تقریباً در تمام موارد به معنی تدبیر کردن چیزهایی است که باید حذف شود. ساده کردن در طراحی، امر خوبی است و در تولید از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است. در مسیر کوچک سازی می توان از سوال های تقسیمی، تفریقی و حذفی برای هدایت ذهن به سمت ایده سازی کمک گرفت.
سوال های نمونه:
- چه مطلبی را می توان ناگفته گذاشت؟
- آیا می توان این را سریع تر انجام داد؟
- چگونه می توان آن را متراکم تر، فشرده تر و جمع و جورتر کرد؟
- چه می شود اگر کوتاه تر یا سبک تر و نازک تر شود؟
- چه چیز را می توان حذف کرد؟
مثال های واقعی:
- حذف سیم از میکروفون
- حذف سیم از تلفن
7) تغییر حالت
از خود سوال کردن ممکن است به ما کمک کند تا تصورات ما بیشتر از سابق به زمینه های مرتبط سیر کند. با طرح سوالاتی از این نمونه (تغییر ترتیب یا تسلسل) ایده های بی شماری می توان بدست آورد. خوشبختانه انگیزه برای تغییر ترتیب، یک خصوصیت ذاتی است. حتی این نمونه سوالات می تواند در مورد ترتیب علت و معلول نیز مطرح گردد، چون ما همیشه نمی دانیم که علت کدام و معلول کدام است. لذا گاهی مناسب است جای علت و معلول عوض شود.
سوال های نمونه:
- چه می شود اگر این تسلسل تغییر داده شود؟
- به چه نحو دیگری می توان در ترتیب قرار گرفتن اینها تغییر ایجاد کرد؟
- این قطعه نسبت به آن قطعه کجا باید قرار گیرد؟
- چه زمان دیگری برای آن کار بهتر است؟
- آیا کالسکه باید قبل از اسب باشد؟
مثال های نمونه:
- طراحی اتومبیل های موتور پشت
- انتخاب زمان مناسب برای پخش آگهی های تجاری از تلویزیون
اشو می گوید: برای خلاق بودن باید همه آن رشته هایی را که اجتماع برایت بافته، پنبه کنی، همه آنهایی را که پدر و مادر و آموزگاران آموخته اند، خنثی کنی، بعد تو خلاق خواهی بود.
[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]
مقاله علمی و آموزشی «فنون طوفان فکری و اسکمپر برای خلاقیت و نوآوری در کسب و کار»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب کارآفرینی گام به گام، نوشته ی محمد کیا – سعیده نساج – نسرین احمدزاده و عباس نورا از انتشارات جهاد دانشگاهی، منتشر شده در تابستان 1386 با شابک 7-12-2940-964-978 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.
[/toggle]
سلام ببخشید مطلبی در مورد حسابداری طوفان فکری ندارین — بشدت نیاز دارم —
همکلاسی و همراه خوب یو سی؛ رضا عزیز
با سلام و احترام
تا به حال در مورد حسابداری طوفان فکری نشنیده ایم.
لطفاً بیشتر توضیح دهید یا عنوان انگلیسی آن را بفرمایید، حتماً مقالاتی در این زمینه تحقیق و ترجمه خواهد شد و ارائه خواهیم کرد.