در نهایت تراریخته ها، ترسناک هستند یا نجات بخش؟

سازمان ملل متحد برآورد می کند که جمعیت انسان ها تا سال 2050 میلادی نزدیک به 10 میلیارد نفر باشد. رشد جمعیت و افزایش قدرت اقتصادی مردم در کشورهای در حال توسعه، چالشی بزرگ را پیش روی بشر قرار داده است. ما باید تا سه دهه دیگر، دو برابر امروز غذا تولید کنیم. آیا دستکاری ژنتیکی محصولات غذایی می تواند راه حلی برای این مشکل باشد؟

اگر از سازمان صلح سبز بپرسید، به شما خواهد گفت بهتر است پیش از رفتن به سراغ فناوری تراریخته، فکری به حال سیستم تولید و توزیع غذای فعلی مان کنیم. این حرف درست است. اکنون، نزدیک را یک سوم همه غذایی که در جهان تولید می شود، تلف شده یا دور ریخته می شود. آژانس ملی محیط زیست ایالات متحده، سهم بخش کشاورزی را در تولید گازهای گلخانه ای بیش از 24 درصد برآورد می کند. اگر تنها سیستم توزیع غذا را در جهان اصلاح کنیم، می توانیم این عدد را کاهش دهیم، اما تصحیح این ساختار وقت می برد. چرا نباید همین امروز در عین حال که برای تغییر شرایط توزیع غذا تلاش می کنیم، از فناوری به نفع بالا بردن تولید غذا بهره گیریم؟

هستند البته محققانی که برآورد می کنند، حتی اگر همه کارهای لازم را برای تصحیح ساز و کار تولید و توزیع غذا انجام دهیم، باز نخواهیم توانست به قدر کافی برای جمعیت رو به رشد، بیشتر غذا تامین کنیم و در نهایت باید با این واقعیت مواجه شویم و به تولید غذای تراریخته روی بیاوریم. ضمن اینکه دستکاری گیاهان و جانوران برای محصول بهتر، چیز جدیدی نیست و سابقه ای هزاران ساله دارد!

محصولات تراریخته یا دستکاری شده ژنتیکی پدیده نسبتاً تازه جهان ما است، اما آیا همه آنچه مخالفان و موافقان آن می گویند، واقعیت دارد؟ در این مقاله شما می توانید با تاثیرات محصولات تراریخته بر دنیا و محیط زیست آشنا شوید.

سابقه دستکاری ژنتیکی غذا

از هزاران سال پیش ما در حال دستکاری ژنتیکی گونه ها هستیم. وقتی کشاورزان باستان، در مزرعه خود یک گیاه پُر محصول می یافتند، با کشت بیشتر آن یا پیوندش با گونه ای دیگر، انتخاب مصنوعی را پیش می بردند. انتخاب مصنوعی، انتخابی در برابر نیروی پیش برنده فرگشت است.

در فرآیند فرگشت، اعضایی از یک جمعیت امکان بقا می یابند که با محیط زیست شان سازگاری بیشتری داشته باشند. در انتخاب مصنوعی، انسان گونه هایی را که برایش بهره وری بیشتری داشته باشند، حفظ و ترکیب می کند تا صفاتی را که می پسندد، در گونه، ارتقا دهد.

از برنج و گندم تا ذرت و توت فرنگی و بسیاری میوه های دیگر، همه حاصل چند هزار سال انتخاب مصنوعی هستند. نه فقط گیاهان، ما حیوانات را هم تغییر داده ایم. گاوهایی که شیر بیشتری می دادند را وادار به تولید مثل کرده ایم تا گاوهایی باز هم پُر شیرتر داشته باشیم.

تاریخ کشاورزی انسان، تاریخ دستکاری ژنتیکی است، اما بین آنچه تا امروز انجام داده ایم با فناوری تراریخته تفاوتی اساسی وجود دارد. تاکنون باید شانسی گونه ها را ترکیب می کردیم تا شاید از هر چند صد ترکیب، یک مورد خصوصیتی بهتر داشته باشد. تغییرات گیاهان و جانوران، کند بود و چند نسل طول می کشید تا تغییر محسوسی رخ دهد، اما امروز ما این امکان را داریم تا به صورتی دقیق، ژن ها را دستکاری کنیم؛ دقیقاً همان چیزی را که می خواهیم به موجود اضافه کنیم. اگر سالمون بزرگتر می خواهیم، کافی است ژن لازم را دستکاری کنیم. اگر ذرت مقاوم به آفت می خواهیم، کافی است کلمات DNA ذرت را آن گونه که باید، در یک جمله صحیح پشت هم بچینیم. اگر اینطور است، پس این همه نگرانی از چیست؟

دوست یا دشمن؟ به شما بستگی دارد.

محصولات تراریخته می توانند برای مبارزه با آلودگی و حتی تغییرات اقلیمی به کمک ما بیایند. مثلاً گیاهان برای فتوسنتز به نیتروژن نیاز دارند. می توان گیاهانی مهندسی کرد که نیتروژن مورد نیاز خود را از هوا جذب کنند و این نیاز به کودهای شیمیایی را کمتر خواهد کرد. کودهای غنی از نیتروژن از عوامل آلودگی خاک و آب هستند. می توان گیاهانی مهندسی کرد که خود به میزان لازم سم آفت کش تولید کنند و نیازی به سم پاشی نداشته باشند. اینها چیزهایی نیست که شاید روزی بتوانیم با استفاده از فناوری انجام دهیم؛ برخی از این ایده ها همین امروز عملی شده و کشت می شوند. مساحت زمین های زیر کشت محصولات تراریخته از سال 1996 میلادی تا امروز صد برابر شده است.

برای نخستین بار در دهه 80 میلادی، انسولین انسانی با استفاده از باکتری «ای – کولای» (E.coli) تولید شد و به عنوان دارویی مجاز در دسترس عموم قرار گرفت. باکتری های تراریخته، امروز برای تولید داروهای متنوع استفاده می شوند و استفاده از آنها به صورت عمومی پذیرفته شده است، اما وقتی صحبت به غذاهای تراریخته می رسد، بسیاری نگران می شوند که اثرات دستکاری ژنتیکی محصولات غذایی می تواند خطرناک باشد. احتمالاً بسیاری از این افراد نمی دانند که محصولات غذایی ای که همین روزها می خورند، با استفاده از محصولات تراریخته تولید شده است. اگر از غذاهای آماده یا محصولات کارخانه ای استفاده می کنید، شانس خوبی هست که شما هم از محصولات تراریخته نفع غذایی برده باشید.

سازمان خواربار جهانی (فائو) در سال 2013 تعداد مردمی که از سوء تغذیه رنج می برند را بیش از 800 میلیون نفر برآورد کرده است. در کنار آن، موسسه بین المللی پژوهش روی سیاست های غذایی، تعداد مردمانی را که از گرسنگی پنهان رنج می برند، دو میلیارد نفر تخمین می زند. محصولات تراریخته می توانند راهی برای مبارزه با این مشکلات باشند. پژوهش های متعددی روی افزایش مواد مغذی اساسی مثل آهن و ویتامین A با استفاده از فناوری تراریخته صورت گرفته است. از طرف دیگر کارهایی هم روی کنترل آثار مضر غذاها انجام شده است؛ بطور مثال تولید غذاهای تراریخته ای که به سلامت قلب کمک کنند و آسیب کمتری برایمان داشته باشند. با این حساب می توانیم غذاهای تراریخته را نه دشمن، که دوستمان برای حل مشکلات بزرگ صنعت غذایی بدانیم، اما خب مشکلات واقعی هم وجود دارد که در سایه نگرانی های غیر علمی و بچگانه کمرنگ شده است.

ژن هایی که می خوریم؟!

نگرانی های زیادی درباره تراریخته ها هست که بخش عمده اش مبنای علمی ندارد. از پیام هایی که در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود که تراریخته ها عامل بیماری یا برای انسان مضر هستند، بگذرید. اما نگرانی های مهم تری هم وجود دارند. مثلاً چه خواهد شد اگر اطلاعات ژنتیکی دستکاری شده یک گیاه تراریخته، با گرده افشانی به گیاهی معمولی منتقل شود؟ آیا ممکن است از ترکیب DNA دستکاری شده با DNA گیاه معمولی، چیزی خطرناک به وجود بیاید؟ مثلاً گیاهی که به گونه ای مهاجم بقیه گیاهان را از میان بردارد. یا حتی بدتر، برای سلامتی مان خطرناک باشد. این نگرانی به جا است. ما نمی توانیم همه احتمالات ممکن را بررسی کنیم. اما راه حلی برای این مشکل وجود دارد. کافی است، گیاه تراریخته را سترون کنیم که یا اصلاً گرده تولید نکند، یا دانه اش پوچ شود و رشد نکند.

اما این خود یکی دیگر از نگرانی ها درباره محصولات تراریخته را برجسته می کند. اگر بذر گیاه تراریخته، کور باشد، کشاورزان مجبورند هر سال از شرکت های تولید کننده، بذر جدید بخرند. آیا کشاورزی مدرن امروز را بیش از آنچه همین حالا هست، به شرکت های بزرگ وابسته نمی کند؟ آیا باید امنیت غذایی مردم را به منافع شرکت های بزرگ گره زد؟ این جایی است که باید به مقررات و نظارت روی آورد. با کنترل عمومی/دولتی شرکت ها می توان جلوی سوء استفاده آنها را از شرایط گرفت. همچنین در صورتی که فناوری تولید بذرهای تراریخته از قواعد بازار و حق انحصاری مستثنی شود، می توان امنیت تهیه بذر را توسط دولت ها و گروه های مردمی تضمین کرد.

نهادهای قانونگذار باید با ورود به موضوع و استفاده از نظر کارشناسان، اطمینان عمومی را جلب کنند. در بسیاری جاها، روی محصولات غذایی که یک یا چند پایه تراریخته دارند، نشانه های مخصوص وجود دارد. ضمناً پروسه تولید تحت نظارت دولتی، به نمایندگی از مردم است، اما طبق معمول اوضاع در جهان واقعی پیچیده تر از این توصیه ها است. گروه هایی که دست اندرکار تولید غذا هستند، در سیاست گذاری ها و وضع مقررات، دخالت می کنند و این فقط و فقط به بدبینی دامن خواهد زد. بنابراین همانند بسیاری از پدیده های دیگر تنها راه جلب اعتماد عمومی شفافیت است. اتهام بی سوادی زدن به عموم مردم دردی را دوا نخواهد کرد، البته عموم مردم در زمینه ژنتیک بی سوادند و جز این هم انتظار و توقعی نیست. این وظیفه قانونگذار و دولت است که راه نظارت علمی و شفاف نهادهای بی طرف دانشگاهی را بر چنین پدیده ای بگشاید تا در سایه این شفافیت هم اعتماد عمومی جلب شده و هم از خرابکاری های احتمالی در پشت درهای بسته جلوگیری شود.

نامه نوبلیست ها، دفاع از علم یا ثروت؟

دو سال پیش، بیش از یکصد نفر از برندگان نوبل در نامه ای از صلح سبز و دیگران دعوت کردند تا به مخالفت با فناوری تراریخته پایان دهند. آنها از همه دعوت کردند تا نتیجه تحقیقات علمی را که با وسواس بسیار صورت گرفته، مطالعه کرده و در دیدگاه منفی خود تجدیدنظر کنند. البته بسیاری هم گفتند که سازمان های پولداری مثل مونسانتو در استفاده از محصولات تراریخته موفقیت های جالب توجهی داشته اند.

وقتی یک آفت تقریباً بادمجان را در بنگلادش به تمامی نابود کرد، دانشمندان با دستکاری ژنتیکی، گیاهی مقاوم به آفت تولید کردند که خطر گرسنگی را از بین برد و محصول بیشتری هم داشت که به افزایش درآمد کشاورزان کمک کرد و مصرف سموم آفت کش هم 80 درصد کاهش داشت. این یعنی غذا، آب و خاک سالم تر. مشابه چنین روایت هایی کم نیست، اما غذاهای تراریخته غنی شده هم مدتی است مورد توجه قرار گرفته است. برنج طلایی، به گونه ای دستکاری شده تا حاوی ویتامین A باشد؛ ماده ای مهم برای بدن که بسیاری از کمبود آن رنج می برند. لوبیا، سیب زمینی و گوجه تراریخته هم در سطح جهان کشت می شود. دام های تراریخته نشان داده اند که می توان با آلودگی کمتر گوشت تولید کرد، مصرف منابع حیاتی همچون آب را کاهش دهیم و حتی محصولاتی با آب شور پرورش دهیم.

همه اینها به کاهش تخریب محیط زیست کمک می کند. شاید بتوانیم با افزایش بهره وری کشاورزی و در عین حال تصحیح ساختار توزیع غذا، نیاز غذایی مان را حتی از مساحتی کمتر از آنچه امروز برای کشاورزی استفاده می کنیم، تامین کنیم. می توان رویاپردازی هم کرد؛ بدین نحو که از زمین هایی که آزاد می شوند و به حیات وحش بر می گردند تا حیوانات و گیاهان وحشی بار دیگر در آنها رشد و نمو کنند، تنوع زیستی احیا شود و آثار سوئی که نتیجه تخریب گسترده ما بوده، دست کم مقداری کمرنگ تر شوند.

نامه نوبلیست ها به صلح سبز هر چند به درستی به اقدامات و ادعاهای غیر علمی این نهاد پرداخته بود، اما در مورد موارد دیگر مورد ادعای صلح سبز از جمله انحصاری شدن کشاورزی و خطرات کشت تک محصولی سکوت کرد.

بازگشت وحش

شکارچیان را شکار کردیم و درخت های جنگلی را یکی یکی ریشه کن، تا مزارعی برای تولید غذا جایگزین شان شود. اما همه چیز آنطور که گمان می کردیم، باقی نماند؛ چشمه ها خشک شدند، خاک نابارور شد یا تغییر وضع اقتصادی، مقرون به صرفه بودن کشاورزی را نابود کرد. حالا زمین هایی در ایران، استرالیا، قزاقستان، شیلی، آرژانتین و پرتغال رها شده اند تا حیات وحش بار دیگر به آنها بازگردد.

بازگشت گونه های بومی به تنوع زیستی و پایداری اکولوژیک محیط زیست کمک می کند. اگر ما بتوانیم بهره وری کشاورزی مان، را افزایش دهیم، آن وقت شاید زمین های بیشتری به عرصه های وحشی طبیعت بازگردند؛ جهانی که در آن ردپای اکولوژیک کشاورزی از آنچه امروز هست، کوچکتر باشد. زمین کمتری خرج تولید غذا شود و آلودگی کمتری به بار آید. این یکی از رویاهایی است که دانشمندان برای رسیدن به آن روی فناوری پیشرفته و فناوری تراریخته حسابی ویژه باز کرده اند.

گیاهانی را تصور کنید که اصلاً به کود نیاز نداشته باشند، یا مقدار بسیار اندکی کود لازم داشته باشد، حیواناتی که متان کمتری تولید کنند و در عوض غذای بیشتر، نیاز به تزریق های متعدد آنتی بیوتیک نداشته باشند، شیری غنی و گوشتی سالم داشته باشند و از همه مهم تر، نیاز به اشغال فضاهای جدید را کاهش دهند، برنجی که فقر ویتامین های اساسی را کم کند و گرسنگی پنهان را ریشه کن و در عین حال محصولش چند برابر برنج های متداول باشد.

اکنون ما در آغاز راهی ایستاده ایم که همه این رویاها را دست یافتنی می کند. در واقع خیلی شان همین حالا هم به انجام رسیده اند. تنها باید برای کشت وسیع شان اراده کافی داشته باشیم. دیگر نیازی نخواهد بود برای تهیه چوب، جنگل های باستانی را قلع و قمع کنیم. شاید راه حل تولید چوب پایدار را بتوان در چیزی مثل اوکالیپتوس تراریخته یافت؛ درختی عظیم که تنها چند سال طول می کشد که آن میزان چوب با کیفیت برایمان تولید کند، اما درخت های دیگر چند دهه!

کاهش مساحت اراضی مورد استفاده ما برای تولید غذا و ملزومات دیگر، به حیات وحش زمین این امکان را خواهد داد تا بار دیگر شکوفا شود تا شاید حتی روند تخریب محیط زیست معکوس شود.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «در نهایت تراریخته ها، ترسناک هستند یا نجات بخش؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله بابک سلطانی در مجله دانشمند، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا