آگاتا کریستی از زبان خودش
آگاتا مری کلاریسا میلر (Agatha Mary Clarissa Miller) در سال 1890 میلادی و در دون شایر انگلستان متولد شد. او نویسنده ی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی است که از معروف ترین داستان های او می توان به هرکول پوآرو و خانم مارپل اشاره کرد.
آگاتا کریستی در سن 44 سالگی یکی از زیباترین کتاب های خود را تحت عنوان «قتل در قطار سریع السیر شرق» که فیلم آن نیز یکی از پرفروش ترین و جالب ترین فیلم های پلیسی جهان سینما می باشد، به رشته ی تحریر در آورد. همچنین نمایش «تله موش» وی در دنیای نمایش و تئاتر از نظر استقبال و مدت نمایش، گوی سبقت را از سایر نمایش های طراز اول در تاریخ تئاتر ربود و آگاتا کریستی هم عنوان ملکه جنایت (Queen of Crime) را نصیب خود ساخت و یا به جان خرید!
در صحبت از آثار آگاتا کریستی باید از واژه های درخور بانویی استفاده کرد که آثارش به 103 زبان دنیا ترجمه شده است. تعداد دقیق کتاب هایی که از وی در کتابخانه ها و در منازل طرفداران وی مرتباً ورق می خورد، دقیقاً معلوم نیست اما پیش بینی می شود بیش از دو میلیارد جلد می باشد. شما می توانید با آگاتا کریستی از زبان خودش بیشتر آشنا شوید.
آگاتا در سن ده سالگی پدرش را از دست داد. او از دوران نوجوانی خود به عنوان سال های نشاط و مطالعه یاد می کند. سال های بسیار پر اهمیت برای شخصی که خواست نویسنده شود. خانم آگاتا کریستی در مورد این سال ها می گوید:
«چارلز دیکنز و جین استین از نویسندگان مورد علاقه من به شمار می رفتند، به شرلوک هولمز هم در راس تمام نویسندگان عشق می ورزیدم … مدت دو سال به عنوان یک هنرجو به تمرین پیانو پرداختم، زبان فرانسه را هم همین طور … در سن شانزده سالگی مدتی آموزش و تعلیم صدا دیدم. زیاد به مدرسه نرفتم چون در خانه کارهای مختلف از جمله آشپزی، دروس مختلف و دیگر امور را از مادرم یاد گرفتم، ضمناً به زیان جنگ هم برخورد کردم.
اولین ازدواجم در سن بیست و پنج سالگی با کلنل آرچیبالد کریستی در سال 1915 بود. این ازدواج نافرجام که مدت یازده سال طول کشید سراسر کشمکش، تنش و همواره با جنگ اعصاب همراه بود.
در سال 1926 مادرم را از دست دادم. حادثه ای بس دردناک … در همان سال هم با مشاهده عشق شوهرم به زنی دیگر، دگرگون گشتم. روز هفتم ماه سپتامبر 1926 خانه شوهرم را برای همیشه ترک کردم و دیگر هرگز به آنجا پای نگذاشتم. در نهایت تنش و اضطراب در حال فرار از آن مهلکه زجرآور با اتومبیلم که خودم آن را هدایت می کردم به لبه صخره ای برخورد کردم … جستجو و پرس و جو برای یافتن من آغاز شد، ولی تا دو هفته نفهمیدند من کجا هستم! من در هتلی در نواحی یورک شایر استراحت می کردم، البته تحت نام مستعار.
چهار سال بعد من با سر ماکس مالون، زمین شناسی مشهور و استاد دانشگاه آکسفورد ازدواج کردم. این ازدواج بر خلاف ازدواج نخستین بسیار موفق، مملو از شادی و نشاط و خوشبختی و شانس توام بود. من و شوهرم در کنار یکدیگر از داشتن یک زندگی بسیار آرام لذت می بردیم.»
آگاتا کریستی با وجود داشتن عنوان ملکه جنایت زنی بسیار خجالتی بود، بطوریکه در تمام طول زندگی اش به ندرت تن به مصاحبه می داد. نکات جالبی را در مورد زندگی آگاتا کریستی از زبان وی می شنویم:
«… من همیشه فکر می کردم هر کتابی که می نویسم آخرین کتاب من است و دیگر ذوق و استعدادی برای نوشتن کتاب بعدی را نداشته باشم! در حالی که خودم هم نمی دانستم مثل خم رنگرزی می مانم!
… اگر می دانستم کارآگاه پوآرو را این همه سال با خود باید یدک بکشم او را خیلی جوان تر در داستان ها مطرح می کردم تا پیر و از کار افتاده نشود!
داستان ها را هنگام صبح و شاید باور نکنید در حمامی که به سبک دوران ویکتوریا ساخته شده و بسیار مجهز است، می نویسم. می دانید چرا؟ چون اولاً آنچه را می خواهم همان جا آماده می سازم، از چای و قهوه گرفته تا قلم و کاغذ و میوه … و راستش در حمام دیگر کسی مزاحم نوشتن آدم نمی شود!!
وقتی برای نوشتن آماده می شوم، اول به پیاده روی می روم و تمام افکارم را در همان مدت جمع و جور و پیاده می نمایم. اولین کتابم را ضمن پیاده رویی در ناحیه دارت مور طرح کردم که اسرار خانه ی ییلاقی استایلز (The Mysterious Affair at Styles) بود.
… خواهرم و من همواره در مورد اینکه نوشتن یک داستان پلیسی چقدر آسان است مشاجره داشتیم.»
آگاتا کریستی می گوید: «در زندگی موفقیت مدیون تلاش و ممارست است اما راستی سهم شانس را هم نباید نادیده گرفت. شانس خیلی مهم است ….»
آگاتا کریستی به جز آثار پلیسی، آثار رمانتیک هم دارد. البته آگاتا کریستی برای آثار ادبی خود از نام مستعار مری وستماکوت (Mary Westmacott) استفاده نموده است.
آگاتا کریستی در سال 1976 و در سن 85 سالگی در گذشت. بیش از چهل سال از در گذشت این نویسنده ی بزرگ می گذرد اما نام او زنده است. او با قلمی خاص، نامی ماندگار برای خود بر جای گذاشت.
[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]
مقاله آموزشی «آگاتا کریستی از زبان خودش»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب سیانوژن نورانی، نوشته ی آگاتا کریستی و ترجمه بهرام افراسیابی از انتشارات سخن، منتشر شده در تابستان 1372 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.
[/toggle]