چگونه از پزشکانی که دستانشان را نمی شویند، شکایت کنیم؟
در قانون نظام پزشکی ماده ای تحت عنوان موازین علمی و فنی وجود دارد که نَشُستن دست پزشکان را می توان زیر این عنوان تعریف کرد. موازین علمی و فنی یعنی همان مواردی که طبق منابع کتابی مشخص شده اند و بر مبنای آن پروسیجرها یا اقدامات درمانی انجام می شود. درباره بهداشت دست هم تا به حال تحقیق های بسیاری شده است. طبق این تحقیق ها بسیاری از عفونت ها به علت عدم رعایت بهداشت دست نه فقط از سوی پزشک، بلکه از سوی همه پرسنل درمانی منتقل می شوند.
باید دید که در هر اقدام درمانی به چه نحوی موضوع در نظر گرفته می شود. برای مثال در شرح حال گرفتن از بیمار شستن دست هیچ معنایی ندارد اما قبل از هر جراحی این کار یک الزام علمی دارد. اینکه پزشک قبل از جراحی دستانش را با اسکراب بشوید، دستکش را به روش خاصی دست کند و لباس اتاق عمل را به شکلی تن کند که استریلیزاسیون آن حفظ شود بخشی از همین موازین علمی و فنی است. یعنی شرایطی که هیچ میکروبی چه مفید و چه غیر مفید وارد بدن بیمار نشود.
با این حال مبنا اینها همان کتب علمی است که در دانشگاه ها آموزش داده شده است. تاثیر نشستن دست بر ایجاد عارضه ای در بدن انسان زمانی قابل اثبات است که این عارضه را ببینیم و آن را بر عدم رعایت موازین بهداشتی منطبق کنیم. به غیر از آن نمی توانیم اثبات کنیم که این آسیب به دلیل نشستن دست پزشک رخ داده است.
مسئله ای که تحت عنوان عفونت بیمارستانی در ایران رایج است عوامل بسیار گسترده ای دارد که یکی از آنها به نشستن دست های پرسنل بیمارستانی بر می گردد. شما می توانید با جزئیات این مورد قانونی بیشتر آشنا شوید.
پرسنل فقط شامل پرستار و پزشک نمی شود بلکه هنگامی که خدمه ها هم می خواهند غذا را به بیمار دهند باید دستانشان را بشویند. همه اینها مجموعه ای هستند که ممکن است در شرایطی منجر به انتقال بیماری شوند. اگرچه این یک مسئله مهمی است که پزشک معالج باید شرایطی را فراهم کند که بیمار دچار عفونت نشود اما برخی از بیماری ها هم در ذات خود عفونت دارند. برای مثال بیماری که دچار سوختگی شده بواسطه افت سطح ایمنی به راحتی عفونت را وارد بدنش می کند. چرا که لایه حفاظتی پوست او از بین رفته است. اما وقتی کسی آپاندیسی عمل کرده و مطابق استانداردها پانسمان هایش عوض نمی شود به عفونت بیمارستانی مبتلا می شود. ارزیابی همه اینها باید بر مبنای کتاب ارزیابی شوند یعنی همه اینها باید در هیئت های کارشناسی مورد بررسی قرار بگیرد و بعد حکم نهایی نسبت به آن داده شود.
صرف شستشو دست به راحتی به عنوان عامل انتقال دهنده عفونت مشخص نمی شود. برای مثال اگر دندانپزشکی با دستی که موبایل را در دست داشته دندان بیمار را معاینه کند از موازین علمی و مقررات صنفی تخلف کرده است. بیمار می تواند به دادسرا ویژه رسیدگی به تخلفات پزشکی مراجعه و این موضوع را به اطلاع آنها برساند. حتی اگر هم عفونتی برای بیمار رخ نداده باشد حق شکایت از آن پزشک را دارد. چرا که پُر کردن یا کشیدن دندان جزئی از اقدامات جراحی محسوب می شود. اینها مواردی است که به راحتی از لحاظ حقوقی می توان به آن وارد شد و از پزشک درخواست کرد که موازین بهداشتی را رعایت کند. در صورت عدم رعایت پزشک تخلف کرده است. برای مثال اقدام درمانی پزشکی که حتی دستکش دارد اما دستش را داخل موهایش می کند حتی اگر منجر به عفونت هم نشود به خاطر عدم رعایت موازین علمی و فنی یک تخلف انتظامی کرده است.
نحوه برخورد با این پزشک هم معمولاً با توجه به سابقه پزشک، نوع اقدام درمانی و شکل تخلف آن بر مبنای ماده 28 قانون نظام پزشکی از تذکر شفاهی، تذکر کتبی و درج در پرونده و به مراتب بالاتر تقسیم می شود.
عدم رعایت موازین علمی زمانی در دادسرای عمومی بررسی می شود که باعث آسیب به بیمار شده باشد. یعنی متعاقب با عدم رعایت بهداشت، خسارتی هم به او وارد شده باشد اما اگر این اتفاق نیفتاده باشد بیمار می تواند برای تذکر نظام پزشکی به پزشک به دادسرای نظام پزشکی مراجعه کند.
بعد از اینکه برای فردی خطای پزشکی رخ می دهد هر شخصی یعنی بیمار، اولیای بیمار یا نمایندگان قانونی او این امکان را دارند که از کسی که این خطا و خسارت را وارد کرده شکایت قانونی کنند؛ اما مراجع رسیدگی به این شکایت ها با هم متفاوت است. اول از هر چیز باید این نکته را در نظر داشته باشیم که قصور و تخلفات پزشکی با یکدیگر تفاوت دارند. تخلفات پزشکی مبتنی بر نظام نامه سازمان نظام پزشکی است.
در ماده 28 این نظام نامه برخی از تخلفات پزشکی مانند دریافت هزینه های مازاد بر تعرفه، اعمال خلاف شئون پزشکی، عدم تلاش کافی برای نجات جان بیماران مثال آن مشخص شده اند اما موارد قصور پزشکی در قانون مجازات اسلامی به صراحت تعیین شده که تقصیرات جزایی مانند بی احتیاطی، بی مبادلاتی، عدم رعایت نظامات دولتی، مسامحه و غفلت را در بر می گیرد. قانونگذار مشخص کرده که اگر این تقصیرهای جزایی از نگاه کارشناس هم اثبات شود در مراجع ذیصلاح مورد بررسی قرار می گیرد. هر کسی می تواند از چیزی شکایت کند اما این شکایت لزوماً به معنی محق بودن او نیست چرا که در مواردی فرد تصور می کند که پزشک دارای قصوری بوده اما از نگاه کارشناس این قصور رخ نداده و آن تنها ماهیت یا عارضه درمان بوده است.
رضایت نامه، پزشک را مبرا نمی کند.
هنگام عمل جراحی از بیماران رضایت نامه می گیرند تا اجازه انجام این اقدام درمانی بر بدن او را داشته باشند اما استفاده فراتر از این رضایت نامه دیگر مبنای قانونی ندارد. برای مثال این برگه رضایت نامه حق شکایت را از بیمار نمی گیرد و مورد توجه هیچ مرجع قانونی هم نیست. علاوه بر آن فرم های برائت نامه ای هم وجود دارند که اگر باز هم در فرآیند درمان اتفاقی رخ دهد که در حیطه کاری پزشک بوده و می توانسته از آن پیشگیری کند باز هم داشتن یا نداشتن برائت نامه فرقی ندارد. کسی که موازین فنی را رعایت کرده و برائت نامه هم دارد با محاکمه روبرو نمی شود اما کسی که برائت نامه داشته ولی موازین را رعایت نکرده مقصر محسوب می شود.
در گذشته پزشکان با این نامه می توانستند حق شکایت را از بیمار بگیرند. از سال 92 قانون بر اساس نظریات آقای خمینی تغییر کرد. در کتاب ایشان اشاره شده که پزشک مسئول است مگر اینکه قصوری رخ نداده باشد؛ یعنی در آن کتاب هم اصل بر مسئول بودن پزشک است حتی اگر برائت نامه داشته باشد.
وقتی که پزشکی دارویی بنویسد و به علت بدخطی او داروخانه دوای اشتباهی به مریض بدهد مقصر اصلی همچنان پزشک است اما داروخانه نیز مبری از اتهام نیست. بدخطی پزشکان بی مبالاتی آنها است. اگر در ادامه بدخطی یک پزشک، بیماری دارو اشتباه دریافت کند قصوری رخ داده که بخش اعظم آن متوجه پزشک است. سهم دوم از قصور هم به دوش داروخانه ای است که مسئول فنی دارد و بر مبنای دستور اشتباه دارویی را داده است. نحوه برخورد با آنها هم بستگی به آسیب وارد شده بر بدن مریض دارد.
[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]
مقاله آموزشی «چگونه از پزشکانی که دستانشان را نمی شویند، شکایت کنیم؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله حسن خلیفه ای – حقوقدان – در ماهنامه تندرستی همشهری، به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.
[/toggle]