همکلاسی سلام 10 آذر ماه 1395
همکلاسی و همراه خوب یو سی؛ سلام
لطفاً به این سوال ها فکر کنید. قول می دهیم در نهایت نتیجه گیری خوبی در انتظارتان باشد.
- چرا باید سخت کار کنید؟
- چرا باید این همه چیز یاد بگیرید؟
- چرا باید این همه چیز به دست بیاورید؟
- چرا باید این همه مسئولیت را بپذیرید؟
- چرا باید خودتان را تا حد امکان رشد بدهید؟
- چرا باید پول در بیاورید؟
- و بسیار چراهای دیگر!
از شما می خواهیم روی لیست چراهای شخصی تان کار کنید. شما باید فهرستی از چراهای خودتان را داشته باشید. چون یکی از عوامل بزرگ موفقیت این است که چراهایی قدرتمند داشته باشید. اگر چرای شما به اندازه کافی قدرتمند باشد، چگونگی آسان می شود. ولی اگر چرای قوی نداشته باشید و اگر هدف هایتان قوی نباشد و چشم انداز روشنی نداشته باشید، این اتفاق نمی افتد.
چرا دیگران باید به آنچه می خواهند برسند، اما شما نه؟ و آخرین سوال این است که چرا الان نه؟ هیچ زمان بهتری وجود ندارد؛ پس بیایید همین الان شروع کنیم.
احتمالاً دارید می پرسید: موضوع از چه قرار است؟! و باید چه کاری را شروع کنیم؟ اصلاً از چی حرف می زنی؟!
خب؛ صحبت از فرمول اختصاصی موفقیت شما است.
ببینید هر فردی فرمول موفقیت خودش را دارد. فرمول موفقیت دیگران به درد شما نمی خورد. چون آنها دیگران اند و شما، شمایید. بنابراین، هرگز دنباله روی کسی نباشید. هرگز بدون فکر از کسی تقلید نکنید و هرگز از کسی دستورالعمل نگیرید. البته این به این معنا نیست که بخواهید چرخ را دوباره اختراع کنید. اسرار موفقیت و توصیه های افراد برجسته را بشنوید و روی آنها فکر کنید.
به عنوان مثال اریک توماس می گوید: موفقیت را جوری بخواهید که نفس کشیدن را می خواهید!
اگر موفقیت را جوری بخواهید که نفس کشیدن را می خواهید، آن وقت موفق خواهید شد. من نمی دانم چند نفر از شما تنگی نفس را تجربه کرده اید. وقتی نفس تنگ می شود، تنها چیزی که تلاش می کنید انجامش دهید، نفس کشیدن است؛ یعنی دیگر نه به مسابقه بسکتبال اهمیتی می دهید، نه به چیزی که در تلویزیون پخش می شود، نه به کسی که به شما زنگ می زند یا نمی زند و نه حضور در مهمانی، فقط برایتان مهم است که کمی هوا به شما برسد. همین! پس وقتی به نقطه ای برسید که تمام چیزی را که می خواهید، موفقیت باشد، آن وقت موفق خواهید شد. اما من به شما می گویم که بیشتر شما می گویید می خواهید موفق شوید، اما آنطور که باید، آن را نمی خواهید و فقط کمی آن را طلب می کنید. شما موفقیت را به اندازه ای نمی خواهید که شرکت در یک مهمانی را می خواهید، شما موفقیت را به اندازه ای نمی خواهید که باحال بودن را می خواهید، شما موفقیت را به اندازه خواب نمی خواهید. من به شما می گویم، اگر می خواهید موفق شوید باید از خوابتان بزنید، شاید مجبور باشید به شبی سه ساعت خواب رضایت بدهید یا شاید موقعیتی پیش بیاید که مجبور باشید سه روز پشت سر هم نخوابید، چون اگر بخوابید ممکن است فرصت موفق شدن را از خودتان بگیرید. شما باید موفقیت را اینطور بخواهید.
برای مثالی دیگر، آنتونی رابینز می گوید: چه چیزی سرنوشت ما را شکل می دهد؟
اغلب مردم فکر می کنند زندگینامه ما همان سرنوشت ما است و گذشته هم همان آینده ما می باشد. این حرف کاملاً درست است، ولی در صورتی که شما در آینده زندگی کنید. در واقع ما باید این را به خودمان یادآوری کنیم که تصمیم گیری حرف اول و آخر را می زند. وقتی از مردم می پرسیم چرا به فلان چیز دست پیدا نکردی یا چرا موفق نشدی، چه پاسخی می دهند؟ پاسخ های از پیش تعیین شده: «عقلم نمی رسید»، «آگاهی نداشتم»، «پول نداشتم»، «وقت نداشتم»، «فناوری اش را نداشتم»، «مدیر خوب نداشتم» و… وجه مشترک همه اینها چیست؟ اینها بهانه هایی برای نبودن منابع خاصی هستند که شاید واقعاً هم درست باشند. شاید واقعاً پولش را نداشتید، ولی این عامل، تعیین کننده اصلی نیست، بلکه توانایی استفاده از منابع موجود تعیین کننده است. اگر پولش را نداشته باشید، ولی به اندازه کافی خلاقیت داشته باشید، می توانید بالاخره راهی پیدا کنید. چه چیزی منابع در دسترس ما را تعیین می کند؟ گفتیم تصمیمات، سرنوشت ما را می سازند. همین الان باید تصمیم بگیرید که روی چه چیزی تمرکز می کنید. خوب به زندگی تان نگاه کنید. به تصمیماتی که سرنوشت شما را ساختند. در پنج یا ده سال گذشته چه تصمیماتی گرفته اید؟ اگر تصمیم دیگری می گرفتید زندگی تان چه فرقی می کرد؟ بهتر می شد یا بدتر؟ همین حالا تصمیم بگیرید که می خواهید روی چه چیزی تمرکز کنید.
چرا دیگران باید به آنچه می خواهند برسند، اما شما نه؟ چرا الان نه؟ هیچ زمان بهتری وجود ندارد؛ پس بیایید همین الان شروع کنیم.