مفهوم عرضه، تقاضا و تعادل بازار در اقتصاد

اقتصاد، علم تخصیص منابع محدود برای تامین نیازها و خواسته های نامحدود به صورت بهینه است. در این تعریف دو نکته قابل توجه وجود دارد:

  1. محدود بودن منابع: منابع و کالاهای اقتصادی کمیاب هستند و نشانه کمیابی این منابع، قیمت آنها است. در حالی که کالاهای غیر اقتصادی به صورت مجانی قابل استفاده هستند. به عنوان مثال نیروی کار یک منبع اقتصادی و بالطبع دارای قیمت (دستمزد) است ولی هوایی که تنفس می کنیم یک منبع غیر اقتصادی و لذا مجانی است.
  2. تخصیص بهینه: به تخصیصی گفته می شود که ما را به هدف یا اهداف مان بیشتر نزدیک نماید. معمولاً در علم اقتصاد هدف اشخاص را بیشینه کردن مطلوبیت (کسب رضایت به خاطر مصرف کالا و یا دریافت خدمات) و هدف بنگاه ها را بیشینه کردن سود در نظر می گیرند. اگر منابع اقتصادی به نحوی استفاده شود که میزان مطلوبیت شخص یا بنگاه را بهینه کند به آن نحوه مصرف، تخصیص بهینه گفته می شود.

یکی از سوالاتی که در اقتصاد مطرح می شود و پاسخ به آن می تواند ما را در شناخت رفتار مصرف کنندگان و تولید کنندگان یاری نماید این است که قیمت یک کالای خاص و همچنین میزان تولید آن در بازار چگونه مشخص می شود. به بیان دیگر چه مکانیسمی تعیین می کند که از کالای الف Q عدد تولید شده و به قیمت P به فروش برسد؟

برای پاسخ به این سوال که راهگشای حل بسیاری از مسائل خواهد بود از مدل عرضه و تقاضا استفاده می شود. عرضه و تقاضا یک مدل اقتصادی است که اثر قیمت‌ کالاها را روی مقدار عرضه و تقاضای آن در بازار بررسی می کند. این مدل بر یک اصل ساده و ملموس پایه گذاری شده است که طبق آن هرچه قیمت یک کالا افزایش یابد تمایل تولید کنندگان برای تولید آن کالا (عرضه) بیشتر و تمایل مصرف کنندگان برای خرید آن کالا (تقاضا) کمتر می شود. میزان عرضه و تقاضا برای یک کالا در یک نقطه با هم تلاقی می کنند که در آن نقطه اصطلاحاً گفته می شود که تعادلی برای آن کالا بدست آمده و بازار به تعادل رسیده است.

در این مقاله شما می توانید با مفهوم عرضه، تقاضا و تعادل بازار در اقتصاد خرد آشنا شوید.

تقاضا

تقاضا (Demand) برابر است با میزانی از کالا که مصرف کننده تمایل و توانایی برای خرید آن را دارد. تقاضای مصرف کننده تحت تاثیر عواملی چون درآمد وی، قیمت سایر کالاها و میزان تبلیغات قرار می گیرد.

قانون تقاضا بیان می دارد که با فرض ثابت بودن سایر عوامل، میزان تقاضا برای یک کالا، تابعی معکوس از قیمت آن است (با افزایش قیمت، میزان تقاضا کاهش می یابد و بالعکس).

منحنی تقاضا

منحنی تقاضا مکان هندسی مجموعه نقاطی است که نشان می دهد یک فرد برای بدست آوردن کالا یا خدماتی مشخص،‌ حاضر به پرداخت چه میزان پول است. همانطور که در شکل مشاهده می نمایید، شیب منحنی تقاضا منفی است، یعنی اینکه هر چقدر قیمت افزایش یابد مقدار تقاضا کاهش می یابد.

به عنوان مثال، منحنی تقاضای فوق (که در اینجا خطی است) نشان می دهد که در قیمت 20 تومان، برای کالای مورد نظر، تقاضای 15 تایی وجود دارد ولی اگر قیمت به 8 تومان کاهش یابد،‌ تقاضا برای این کالا به 40 عدد افزایش می یابد. در این حالت گفته می شود که روی منحنی تقاضا حرکت نموده و از یک نقطه به نقطه دیگر رسیده ایم.

همانطور که اشاره شد منحنی تقاضا تاثیر قیمت را روی میزان تقاضا مشخص می سازد، به بیان دیگر با تغییر قیمت کالا روی منحنی حرکت کرده و میزان تقاضای مرتبط با آن کالا را بدست می آوریم؛ ولی توجه به این نکته ضروری است که عوامل زیادی به جز قیمت روی تقاضای افراد برای یک کالا تاثیر دارند؛ این عوامل عبارتند از:

  • تعداد مصرف کنندگان در بازار
  • سلیقه مصرف کنندگان
  • درآمد مصرف کنندگان
  • قیمت کالاهای جانشین و مکمل

دقت کنید که با تغییر این عوامل، دیگر روی منحنی تقاضا حرکت نمی کنیم بلکه کل منحنی تقاضا جابجا می شود. به عنوان مثال اگر مصرف کنندگان تمایل بیشتری به استفاده از این کالا پیدا کنند (مثلاً به دلیل تغییر در سلیقه عمومی) و یا اگر درآمد پولی آنان افزایش یابد (و کالا عادی باشد) یا اگر قیمت کالاهای مکمل کاهش و کالاهای جانشین افزایش یابد، منحنی به سمت راست و بالا جابجا می شود. برای درک بهتر جابجایی منحنی تقاضا به سمت راست و بالا به شکل زیر توجه نمایید. در شکل زیر منحنی تقاضا از حالت اولیه (D1) به سمت راست و بالا منتقل شده است (D2). این انتقال نشان می دهد که علاقه مردم به استفاده از این کالا افزایش یافته است چرا که قبلاً در قیمت 10 تومان، 50 عدد تقاضا برای این کالا در بازار وجود داشت ولی در حال حاضر در قیمت 10 تومان، 70 عدد تقاضا برای این کالا وجود دارد.

حالت های خاص منحنی تقاضا

گفتیم که منحنی تقاضا معمولاً شیب منفی دارد. بدین معنا که با افزایش قیمت کالا، تقاضا برای آن کاهش می یابد. تابع تقاضای زیر مثالی است از یک تابع تقاضا با شیب منفی:

 Q_{x}^{D} = 15 - 3P_{{x}}

این تابع نشان می دهد که در قیمت 1 تومان، تقاضا 12 عددی برای این کالا وجود دارد ولی با افزایش قیمت این کالا به 2 تومان، تقاضا به 9 عدد کاهش می یابد.

علاوه بر شیب منفی، منحنی تقاضا می تواند شیب صفر (منحنی افقی)، بی نهایت (منحنی عمودی) و مثبت نیز داشته باشد:

  • اگر کالا هیچ جانشینی نداشته باشد،‌ منحنی تقاضا برای آن (در محدوده مشخصی از قیمت ها) عمودی می شود. مثلاً با افزایش قیمت برق (با فرض اینکه هیچ جانشینی نداشته باشد) تقاضا برای آن تغییری نمی کند.
  • منحنی تقاضا برای بنگاه ها در بازار رقابتی کامل به صورت افقی است.
  • منحنی تقاضا برای کالای گیفن، شیب مثبت دارد. (کالای گیفن کالایی است که اگر قیمت آن افزایش یابد مردم از آن بیشتر مصرف می کنند که این امر قانون تقاضا را نقض می کند. کالای گیفن نوعی کالای پَست است که کالای جانشینی نیز ندارد. در حالاتی خاص، نان و سیب زمینی از نمونه کالاهای گیفن به شمار می روند.)

عرضه

عرضه (Supply) عبارت است از ورود جریان کالا (و یا خدمات) به بازار برای برآوردن تقاضا. همچنین می توان گفت: عرضه برابر است با میزانی از کالا و خدمات که تولید کنندگان حاضرند در قیمت های مختلف در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند. به منظور نشان دادن رابطه قیمت و میزان عرضه یک کالا، منحنی عرضه ترسیم می شود؛ این منحنی نشان می دهد که به ازای قیمت های مختلف از یک کالا (و با فرض ثابت بودن سایر شرایط)، تولید کنندگان حاضر به تولید چه تعدادی از آن کالا هستند.

به عنوان مثال، منحنی عرضه فوق نشان می دهد که اگر قیمت کالا در بازار 20 تومان باشد، تولید کنندگان حاضرند 30 عدد از آن کالا را تولید نموده و به بازار عرضه نمایند. در نمودار فوق، افزایش قیمت کالا منجر به افزایش میزان عرضه می گردد. در ترسیم منحنی عرضه فرض نمودیم که جز قیمت،‌ سایر عوامل موثر بر میزان عرضه ثابت هستند؛ منظور از سایر عوامل موثر بر میزان عرضه، درآمد و هزینه تولید است. دقت نمایید که با تغییر قیمت، روی منحنی عرضه حرکت می نماییم ولی با تغییر درآمد و هزینه تولید، منحنی عرضه جابجا می شود. به عنوان مثال با کاهش هزینه های تولید، بنگاه های تولید کننده می توانند عرضه خود را افزایش دهند و منحنی عرضه به سمت راست و پایین (کاهش قیمت و افزایش عرضه) منتقل می گردد؛‌ مثلاً‌ نمودار زیر نشان می دهد که اگر منحنی عرضه به سمت راست و پایین منتقل شود (فرضاً به دلیل کاهش هزینه های تولید)، بنگاه هایی که قبلاً در قیمت 20 تومان، فقط 30 عدد از کالای مورد نظر را عرضه می کردند، در وضعیت جدید، در قیمت 20 تومان، 40 عدد از آن کالا را عرضه می نمایند.

انتقال تابع عرضه

منحنی عرضه معمولاً‌ یک منحنی با شیب مثبت است که نشان از رابطه مثبت قیمت و میزان عرضه کالا توسط بنگاه ها دارد. همانطور که در شکل زیر مشاهده می نمایید، اگر قیمت کالا 10 تومان باشد، 20 واحد از کالا توسط بنگاه ها عرضه می شود. با افزایش قیمت کالا، به دلیل افزایش جذابیت تولید، عرضه کالا توسط تولید کنندگان افزایش می یابد.

در تعریف منحنی عرضه، قیمت کالا به عنوان تنها عامل متغیر و سایر عوامل، همچون تعداد و اندازه بنگاه های تولیدی، فناوری تولید، قیمت عوامل تولید و قیمت دیگر کالاهای مرتبط ثابت در نظر گرفته شده است. باید بدانیم که تغییر هر یک از این عوامل چه تاثیری بر قیمت و میزان عرضه (منحنی عرضه) خواهد داشت؛ موارد زیر می توانند باعث انتقال منحنی عرضه به سمت پایین و راست شوند:

  • افزایش تعداد و اندازه بنگاه ها
  • بهبود فناوری
  • کاهش قیمت عوامل تولید
  • کاهش قیمت کالاهای مرتبط

با انتقال منحنی عرضه به سمت پایین و راست، قیمت تعادلی کاهش و مقدار تولید افزایش می یابد. عکس این حالات نیز صادق است مثلاً کاهش تعداد و یا اندازه بنگاه ها باعث افزایش قیمت و کاهش میزان تولید می گردد.

حالت های مختلف منحنی عرضه

گفتیم که در حالت عادی منحنی عرضه یک منحنی با شیب مثبت است؛‌ شیب مثبت نشان دهنده رابطه مستقیم قیمت کالا و میزان تولید است. به عنوان مثال تابع عرضه زیر را در نظر بگیرید:

 Q_{x}^{S} = 2P_{{x}}

این تابع عرضه نشان می دهد که در قیمت 20 تومان،‌ 40 عدد از این کالا عرضه می شود ولی با افزایش قیمت به 30 تومان، عرضه این کالا به 60 عدد افزایش می یابد.

اما منحنی عرضه می تواند شکل های دیگری نیز به خود بگیرد:

  • منحنی عرضه عمودی: گاهی اوقات منحنی عرضه عمودی است؛ یعنی عرضه ثابت است و امکان افزایش عرضه در کوتاه مدت وجود ندارد، چون عوامل تولید مانند سرمایه و نیروی کار در کوتاه مدت ثابت هستند. در این مواقع قیمت و مقدار تقاضا اثری روی میزان عرضه ندارد. به عنوان مثال زمین را در نظر بگیرید که مقدار آن در دنیا ثابت است. بنابراین با افزایش قیمت، تغییری در میزان عرضه زمین به وجود نخواهد آمد.
  • منحنی عرضه افقی: منحنی عرضه در بعضی شرایط می تواند افقی باشد مانند حالتی که مشتری خاصی برای کالای خود داریم و مستقل از میزان عرضه، قیمت ثابت است.
  • منحنی عرضه با شیب منفی: در حالت هایی خاص،‌ عرضه نیروی کار ممکن است شیب منفی پیدا کند.

تعادل بازار

گفتیم که مقدار عرضه یک کالا توسط تولید کننده و مقدار تقاضا توسط مصرف کننده، وابسته به قیمت محصول در بازار است. قانون عرضه می گوید که در صورت ثابت بودن سایر شرایط، مقدار عرضه وابسته به قیمت است بطوریکه در قیمت بالاتر عرضه بیشتر و در قیمت پایین تر عرضه کمتر خواهد بود؛ همچنین قانون تقاضا بیان می کند که با ثابت بودن سایر عوامل، در قیمت های بالا تقاضا کمتر و در قیمت های پایین تقاضا بیشتر خواهد بود. حال اگر در قیمتی، میزان عرضه و تقاضا با یکدیگر برابر شدند‌، به آن قیمت، قیمت تعادلی گفته می شود. به بیان دیگر، قیمت تعادلی یک کالا دقیقاً برابر با قیمتی است که در آن قیمت، میزان تقاضا برای مصرف آن کالا توسط مصرف کنندگان برابر خواهد شد با میزان عرضه آن کالا توسط تولید کنندگان. نمودار زیر نشان می دهد که چگونه از تلاقی منحنی عرضه و تقاضا،‌ قیمت و مقدار تعادلی بدست می آید.

در این شرایط اصطلاحاً گفته می شود که بازار در تعادل است بدین معنی که هیچ انگیزه و محرکی برای تغییر رفتار وجود ندارد؛ دلیل این امر را نیز می توان به صورت زیر بیان نمود:

در قیمت های بالاتر از قیمت تعادلی (در اینجا قیمت های بالاتر از 10 تومان)، کمبود تقاضا نسبت به عرضه اتفاق می افتد و باعث مازاد عرضه می شود. این اضافه عرضه به قیمت فشار می آورد و باعث می شود که قیمت دوباره به سطح تعادلی (در اینجا 10 تومان) بازگردد. در قیمت های پایین تر از قیمت تعادلی نیز، مقدار تقاضا از مقدار عرضه بیشتر شده و باعث مازاد تقاضا می شود. این مازاد تقاضا باعث افزایش قیمت و در نتیجه بازگشت قیمت به اندازه قبل خود (قیمت تعادلی) می گردد. پس از اینکه قیمت به تعادل رسید، این قیمت میل به استمرار و باقی ماندن دارد.

برای مرور مطالب فوق، شکل بعدی را در نظر بگیرید که یک منحنی عرضه و تقاضا را نشان می دهد (همانطوری که قبلاً اشاره شد، منحنی تقاضا نزولی است و این نشان می دهد که افزایش قیمت باعث کاهش تقاضا می گردد؛ در عوض منحنی عرضه یک منحنی صعودی است و نشان می دهد که افزایش قیمت باعث افزایش عرضه می گردد). در P0 و Q0 منحنی عرضه و تقاضا یکدیگر را قطع کرده اند. این نقطه قیمت تعادلی را نشان می دهد. قسمت A مازاد تقاضا و کمبود عرضه و قسمت B کمبود تقاضا و مازاد عرضه را نشان می دهد. به عنوان مثال توجه نمایید که در قسمت A،‌ قیمت کالا کمتر از قیمت تعادلی است، در این حالت مازاد تقاضا و کمبود عرضه خواهیم داشت (چون کالا ارزان است)، این امر سبب افزایش قیمت کالا به P0 و تعادل مجدد عرضه و تقاضا می گردد.

تغییر در نقطه تعادل

در قسمت های قبل توضیح دادیم که چه عواملی باعث جابجایی منحنی های عرضه و تقاضا می گردند. بدیهی است با جابجایی یکی از این دو نمودار (D و S) و یا جابجایی هر دوی آنها، تعادل نیز جابجا می شود. به عنوان مثال:

  • اگر درآمد افزایش یابد و با یک کالای عادی مواجه باشیم (کالایی که با افزایش درآمد، تقاضا برای آن افزایش می یابد) منحنی تقاضا به سمت راست منتقل می شود (افزایش تقاضا که معادل افزایش Q است) و در نتیجه قیمت و مقدار تعادلی افزایش می یابد.
  • افزایش دستمزد و یا مالیات باعث افزایش هزینه های تولید شده و لذا منحنی عرضه به سمت چپ (کاهش عرضه که معادل کاهش Q است) منتقل شده و قیمت تعادلی افزایش و مقدار تعادلی کاهش می یابد.
  • افزایش همزمان قیمت کالای جانشین و بهبود تکنولوژی، منحنی عرضه و تقاضا را به سمت راست انتقال می دهد و باعث می شود که مقدار تعادلی افزایش یابد (در مورد قیمت تعادلی نمی توان اظهارنظر کرد چون به شکل دو منحنی عرضه و تقاضا بستگی دارد).

انواع تعادل

تعادل در بازار می تواند پایدار و یا ناپایدار باشد:

  • تعادل پایدار:‌ تعادلی است که اگر از آن خارج شویم مجدداً به تعادل اولیه بر می گردیم. اگر در قیمت های بالاتر از قیمت تعادلی، اضافه عرضه و در قیمت های پایین تر از قیمت تعادلی،‌ اضافه تقاضا داشته باشیم، تعادل پایدار است. به عنوان مثال هنگامی که شیب تابع عرضه مثبت و شیب تابع تقاضا منفی باشد، تعادل پایدار است. اگر عرضه و تقاضا هر دو شیب منفی داشته باشند، هنگامی تعادل پایدار داریم که شیب منحنی عرضه بیشتر از شیب منحنی تقاضا باشد. نمودارهای زیر دو حالت از تعادل پایدار را نمایش می دهند:
  • تعادل ناپایدار: تعادلی است که اگر از آن خارج شویم، دیگر به حالت تعادل اولیه باز نمی گردیم، بلکه از آن دورتر می شویم. اگر در قیمت های بالاتر از قیمت تعادلی، اضافه تقاضا و در قیمت های پایین تر از قیمت تعادلی، اضافه عرضه داشته باشیم، تعادل ناپایدار است. به عنوان مثال اگر عرضه و تقاضا هر دو شیب منفی داشته باشند،‌ هنگامی تعادل ناپایدار داریم که شیب منحنی عرضه کمتر از شیب منحنی تقاضا باشد (نمودار زیر):

قیمت های سقف و کف

قیمت سقف قیمتی است که توسط نهادهای مسئول تعیین می شود و عرضه کنندگان اجازه ندارند کالا را به قیمت بالاتر از آن عرضه نمایند. هدف از تعیین قیمت سقف، حمایت از مصرف کنندگان است. بدیهی است که قیمت سقف باید پایین تر از قیمت تعادلی تعریف شود وگرنه هیچ تاثیری نخواهد داشت. قیمت سقف باعث می شود که در بازار کمبود عرضه و اضافه تقاضا ایجاد شود. در این حالت کالای عرضه شده باید از طریق جیره بندی، کوپن، صف و سایر ابزارهای این چنینی بین مصرف کنندگان توزیع شود در غیر این صورت بازار سیاه ایجاد می شود.

قیمت کف حداقل قیمتی است که تعیین می شود و اجازه داده نمی شود که قیمت از آن پایین تر بیاید. هدف از تعیین کف قیمت،‌ حمایت از عرضه کنندگان است. در اینجا نیز قیمت کف منطقاً‌ در حالتی کارآیی دارد که از قیمت تعادلی بالاتر باشد. حداقل دستمزدی که برای نیروی کار در نظر گرفته می شود مثالی است معروف از تعیین کف قیمت. قیمت کف باعث ایجاد اضافه عرضه می شود.

اثر برقراری مالیات واحد بر عرضه و تقاضا و تعادل بازار

مالیات بر واحد (یا مالیات بر واحد کالا) بدین معنا است که دولت از هر واحد کالا میزانی مالیات از عرضه کنندگان دریافت کند (مثلاً‌ دریافت 5 تومان مالیات از هر بطری آب معدنی). در این حالت به دلیل افزایش هزینه های تولید، منحنی عرضه به سمت چپ و بالا منتقل می شود؛ این مسئله باعث کاهش مقدار تعادلی و افزایش قیمت تعادلی می گردد. هنگامی که عرضه کننده، قیمت را افزایش می دهد در واقع مقداری از مالیات را به مصرف کننده منتقل می نماید؛ به این فرآیند انتقال مالیات گفته می شود. میزانی از مالیات که به مصرف کننده منتقل می شود را می توان از فرمول زیر محاسبه نمود:

\frac{\bigtriangleup P}{t} \times 100%

به عنوان مثال اگر افزایش قیمت کالا به اندازه نرخ مالیات باشد، در این حالت کل مالیات به مصرف کننده منتقل می شود و عرضه کننده عملاً‌ هیچ مالیاتی پرداخت ننموده است. در مورد سهم عرضه کننده و مصرف کننده از مالیات بر واحد می توان گفت:

  • هرچه شیب منحنی تقاضا بیشتر و یا شیب منحنی عرضه کمتر باشد، سهم مصرف کننده بیشتر خواهد بود.
  • هرچه شیب منحنی عرضه بیشتر و یا شیب منحنی تقاضا کمتر باشد، سهم عرضه کننده بیشتر خواهد بود.
  • اگر منحنی تقاضا عمودی و یا منحنی عرضه افقی باشد، همه مالیات را مصرف کننده می‌ پردازد.
  • اگر منحنی عرضه عمودی و یا منحنی تقاضا افقی باشد، همه مالیات را عرضه کننده می پردازد.

منابع

مقاله علمی و آموزشی «مفهوم عرضه، تقاضا و تعادل بازار در اقتصاد»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب آمادگی آزمون اصول بازار سرمایه، نوشته ی محمد احمدی از انتشارات آریانا قلم، منتشر شده در شهریور ۱۳۹۱ با شابک ۱-۴۸-۶۲۲۷-۶۰۰-۹۷۸ به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا