تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی چگونه محاسبه می شوند؟
برای بررسی و سنجش فعالیت های اقتصادی در یک جامعه از شاخص های مختلفی استفاده می شود.
در این مقاله شما می توانید با مهم ترین محاسبات ملی و شاخص قیمت ها از جمله تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی آشنا شوید.
تولید ناخالص داخلی (GDP)
در میان شاخص های اقتصاد کلان، تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا نه تنها به عنوان مهم ترین شاخص عملکرد اقتصادی در تجزیه و تحلیل ها و ارزیابی ها مورد استفاده قرار می گیرد، بلکه بسیاری از دیگر اقلام کلان اقتصاد محصولات جنبی محاسبه و برآورد آن محسوب می گردند.
تولید ناخالص داخلی عبارت است از کل ارزش ریالی محصولات نهایی تولید شده توسط واحدهای اقتصادی مقیم کشور در دوره زمانی معین (سالانه یا فصلی). به بیان ساده تر تولید ناخالص داخلی مجموع ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده در داخل یک کشور است.
در تعریف فوق باید به مفهوم کلمه نهایی دقت شود. برای درک بهتر این مفهوم توجه نمایید که هر یک از محصولات تولید شده در اقتصاد به منظور تبدیل به محصول نهایی چندین مرحله را طی می کنند. مثلاً نان، به عنوان یک محصول نهایی که مستقیماً به مصرف می رسد، از مراحلی مانند تولید گندم و آرد می گذرد. روشن است که در محصولات پیچیده صنعتی تعداد مراحل تبدیل یا فرآوری بیشتر است. به هر حال در برآورد تولید ناخالص داخلی باید ارزش محصول نهایی (نان) را مورد استفاده قرار داد، زیرا ارزش آرد در آن مستتر است، چنانکه ارزش گندم بطور ضمنی در آرد وجود دارد. اگر ارزش هر یک از این مراحل را جداگانه در تولید ناخالص داخلی منظور کنیم در واقع ارزش محصولات تولید شده در اقتصاد را بیشتر از میزان واقعی برآورد کرده ایم. به همین دلیل در تعریف بالا بر کلمه نهایی تاکید شده است.
در عمل می توان ارزش محصول تولیدی در هر مرحله را منظور کرد به شرطی که در هر مرحله تنها ارزش جدید تولید شده را به ارزش مرحله قبل اضافه نمود. در مثال نان، در صورتی که ارزش گندم و آرد تولید شده برای تولید یک قرص نان به ترتیب برابر 10 و 15 ریال بوده و ارزش یک قرص نان نیز 20 ریال باشد، در آن صورت میزان ارزش جدید ایجاد شده در هر مرحله برابر با 10، 5 (10 – 15) و 5 (15 – 20) ریال خواهد بود که جمع آن 20 ریال و برابر با ارزش محصول نهایی (نان) می باشد. با این مثال روشن می شود که جمع ارزش های جدید ایجاد شده در هر مرحله، معادل ارزش محصول نهایی است.
مطابق با مثال بالا، گندم در تولید آرد و آرد در تولید نان مورد استفاده قرار می گیرد. آرد و نان ستانده های هر مرحله از تولید هستند. از طرف دیگر به محصولی که خود به منظور تولید محصول دیگر مورد استفاده قرار گرفته و در فرآیند تولید کلاً به مصرف می رسد، محصول واسطه و به این فرآیند مصرف واسطه گویند. تفاضل ارزش ستانده و مصرف واسطه همان ارزش جدید ایجاد شده یا ارزش افزوده است. به منظور محاسبه تولید ناخالص داخلی ارزش افزوده هر فعالیت بر اساس روش فوق استخراج شده و در نهایت از جمع ارزش افزوده های کل اقتصاد، تولید ناخالص داخلی بدست می آید.
در صورتی که در یک اقتصاد فرضی دو نوع کالای نهایی (نان و گوشت) تولید شود، ارزش تولید ناخالص داخلی برابر خواهد بود با ارزش واحد دو محصول مذکور در مقدار تولیدی آنها. به بیان دیگر اگر در همان اقتصاد فرضی 1000 قرص نان و 500 کیلو گوشت به ارزش واحد 20 و 40 ریال تولید شود، ارزش تولید ناخالص داخلی عبارت است از:
40,000 = (40 × 500) + (20 × 1000)
به عبارت دیگر ارزش تولید ناخالص داخلی به قیمت های جاری 40,000 ریال می باشد، زیرا قیمت نان و گوشت، قیمت دوره یا سال جاری است. اگر در سال بعد 1000 قرص نان و 500 کیلو گوشت به قیمت های 25 و 50 ریال تولید شود، ارزش تولید ناخالص داخلی برابر خواهد بود:
50,000 = (50 × 500) + (25 × 1000)
مقدار بدست آمده نسبت به سال قبل از رشدی معادل 25 درصد برخوردار می باشد. با این وجود رشد فوق حاصل افزایش مقدار تولید محصولات نبوده، بلکه حاصل افزایش قیمت محصولات است. اگر بخواهیم اثر افزایش قیمت را از محاسبات سال بعد حذف کنیم باید مقدار تولید محصولات را در قیمت های معیار یا قیمت های پایه (در این مثال قیمت های سال قبل) ضرب کنیم. در این صورت به همان رقم 40,000 ریال می رسیم که گویای این است که تولید واقعی اقتصاد صفر درصد رشد داشته یا اصلاً رشدی نداشته است. به فرآیند حذف اثر تغییرات قیمت محصولات از نتایج محاسبات ملی، محاسبات به قیمت های ثابت می گویند. آنچه که در ادبیات اقتصادی به رشد اقتصادی یا رشد تولید ناخالص داخلی موسوم است، بر محاسبات به قیمت های ثابت استوار است. بنابراین وقتی گفته می شود در برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی رشد متوسط تولید ناخالص داخلی 8 درصد هدف گذاری شده است منظور رشد 8 درصدی بر اساس محاسبات به قیمت های ثابت است.
روش های محاسبه تولید ناخالص داخلی
برای محاسبه تولید ناخالص داخلی از سه روش می توان استفاده نمود:
1) روش ارزش افزوده (تولید): در این روش ارزش افزوده کالاها و خدمات تولید شده در جامعه را محاسبه نموده و پس از کسر کارمزد احتسابی، تولید ناخالص داخلی بدست می آید. مثال ذکر شده در بالا، GDP را از این روش محاسبه نموده است. در حساب های ملی ایران روش تولید (جمع ارزش افزوده ها) به عنوان روش اصلی محاسبه تولید ناخالص داخلی مورد استفاده قرار می گیرد.
2) روش مخارج (هزینه): در یک اقتصاد همیشه مخارج کل برابر است با تولید کل. لذا به جای محاسبه GDP از طریق محاسبه مجموع ارزش های افزوده، می توان از محاسبه مجموع هزینه ها استفاده نمود. در واقع می توان فرض کرد که محصولات تولید شده در داخل (تولید ناخالص داخلی) به صورت های مختلف به مصرف می رسد. رابطه مورد استفاده در این قسمت برای محاسبه GDP به صورت زیر است:
GDP = C + I + G + X – M + ΔINV
که در آن:
- C: میزانی از کالا و خدمات است که در خانوار مصرف می شود. C را مخارج مصرفی می نامند.
- I: میزانی از کالا و خدمات نهایی است که بنگاه ها برای سرمایه گذاری به کار می گیرند و اصطلاحاً مخارج سرمایه ای نامیده می شود.
- G: میزانی از کالا و خدمات است که توسط دولت مصرف می شود. G را مخارج دولتی می نامند.
- X: میزانی از کالاها و خدمات که از کشور صادر شده است.
- M: میزانی از کالاها و خدمات که وارد کشور شده است.
- ΔINV یا تغییرات موجودی انبار: نشان دهنده میزانی از کالا و خدمات است که در هیچ یک از موارد فوق مصرف نشده است.
ذکر این نکته لازم است که تولید ناخالص داخلی بدست آمده از روش مخارج به قیمت بازار بوده و به اندازه خالص مالیات های غیر مستقیم با تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه که از روش تولید بدست می آید متفاوت است. به عبارت دیگر:
خالص مالیات های غیر مستقیم + تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه = تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار
3) روش درآمدی: ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک کشور (مجموع ارزش افزوده ها) به صورت درآمد بین عوامل تولید توزیع می گردد. لذا به این روش نیز می توان GDP را محاسبه نمود. درآمد عوامل تولید عبارتند از:
- مزد و حقوق: درآمد صاحبان نیروی کار
- بهره: درآمد صاحبان سرمایه پولی
- اجاره: درآمد صاحبان سرمایه فیزیکی
- سود: درآمد مدیران و کارفرمایان
تولید ناخالص ملی (GNP)
گفتیم که تولید ناخالص داخلی عبارت است از کل کالاها و خدماتی که در یک کشور تولید شده است. در این تعریف تاکید می شود که صرفاً کالاها و خدماتی در محاسبات لحاظ می شوند که توسط افراد مقیم کشور (مستقل از ملیت آنها) تولید شده است. مثلاً برای محاسبه تولید ناخالص داخلی کشورمان کالاها و خدمات تولید شده توسط افراد ایرانی و غیر ایرانیِ داخل کشور لحاظ می شود. حال ممکن است این سوال مطرح شود که میزان کالا و خدماتی که ایرانی ها (افرادی که تابعیت ایرانی دارند، مستقل از اینکه در حال حاضر در کدام کشور اقامت دارند) تولید و یا ارائه نموده اند چقدر است؟ برای پاسخ به این پرسش از مفهوم تولید ناخالص ملی و یا GNP (مخفف Gross National Product) استفاده می شود.
مجموع ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده طی یک سال توسط افراد یک کشور (دارای تابعیت آن کشور، مستقل از محل اقامت فعلی) را تولید ناخالص ملی یا GNP می نامند.
با توجه به تعریف های ارائه شده برای GDP و GNP می توان رابطه زیر را بین این دو مفهوم برقرار نمود:
تولید ناخالص ملی = تولید ناخالص داخلی + درآمد عوامل تولید داخلی در خارج – درآمد عوامل تولید خارجی در داخل
به عنوان مثال تولید ناخالص ملی ایران برابر است با تولید ناخالص داخلی ایران به علاوه درآمد عوامل تولید داخلی در خارج (ایرانی های مقیم خارج کشور) منهای درآمد عوامل تولید خارجی در داخل (غیر ایرانی های مقیم ایران).
چند نکته در مورد GDP و GNP
- در محاسبه این دو شاخص فقط کالاها و خدماتی مورد محاسبه قرار می گیرند که در بازار مورد مبادله قرار گیرند و اصطلاحاً ارزش بازاری پیدا کنند. به عنوان مثال فعالیت هایی که زنان خانه دار در منزل خود انجام می دهند در این محاسبات مورد محاسبه قرار نمی گیرند.
- فعالیت های غیر قانونی همچون قاچاق، مبادله مواد مخدر و فحشا در محاسبات ملی لحاظ نمی شوند. البته اگر هزینه ای برای مبارزه با آنها صرف گردد (مثل دستمزد پلیس)، آن هزینه در محاسبات لحاظ می گردد.
- مبادلات کالاهای دست دوم در محاسبات ملی لحاظ نمی شود. به عنوان مثال اگر شما خودرویی را 5 سال قبل به قیمت 40 میلیون تومان خریداری نموده و امسال به ارزش 10 میلیون تومان بفروشید، این اعداد در محاسبات ملی لحاظ نمی شود (چرا که ارزش این خودرو در محاسبات ملی 5 سال قبل لحاظ شده بوده است.) دقت کنید که اجرت پرداختی به بنگاه معاملات و یا دفترخانه اسناد رسمی در محاسبات ملی لحاظ می شود.
- خرید و فروش سهام و اوراق قرضه به دلیل اینکه فقط انتقال مالکیت است و نه تولید، در محاسبات GDP و GNP وارد نمی شود. در اینجا نیز پولی که تحت عنوان کارمزد به کارگزاری پرداخت می شود در محاسبه GDP و GNP لحاظ می گردد.
- اگر کشاورزی محصولات کشاورزی تولید شده توسط خود را مصرف نماید (مثلاً گندم و یا برنج تولیدی خود را مصرف نماید)، هر چند این محصولات در بازار مبادله نشده اند ولی باید در محاسبات ملی در نظر گرفته شوند.
- اگر شخصی در منزل خود (منزل تحت مالکیت خود) ساکن باشد، معادل اجاره آن محاسبه و به عنوان ارزش تولید شده توسط آن ساختمان در محاسبه GDP و GNP لحاظ می گردد.
- کارمزد احتسابی باید از ارزش افزوده کسر گردد. اما کارمزد احتسابی چیست؟ بنگاه های تولیدی بخشی از پول خود را به صورت حساب جاری نزد بانک ها نگهداری می کنند و بانک ها به این گونه حساب ها سود یا بهره ای پرداخت نمی کنند و در عوض بعضی از کارهای بانکی آنها را بدون دریافت حق الزحمه انجام می دهند؛ زیرا بانک ها با دادن وام از محل بخشی از سپرده های جاری، سود یا بهره دریافت می کنند. این سود یا بهره دریافتی را کارمزد احتسابی می نامند. در محاسبات ملی چون شرکت ها و بازرگانان و صاحبان مشاغل، مستقیماً چنین کارمزدی پرداخت نمی کنند، ارزش افزوده فعالیت های آنان بیش از واقع می باشد که برای جلوگیری از چنین مسئله ای کارمزد احتسابی را از ارزش افزوده کم می کنند.
سایر شاخص های اندازه گیری فعالیت های اقتصادی
علاوه بر دو شاخص GDP و GNP که در قسمت های قبل در مورد آنها توضیحاتی ارائه شد، شاخص های دیگری نیز در مباحث اقتصاد کلان و به منظور اندازه گیری فعالیت های اقتصادی محاسبه می شوند. در ادامه نحوه محاسبه این شاخص ها بیان می شود:
استهلاک (D) – تولید (درآمد) ناخالص ملی (GNP) = تولید (درآمد) خالص ملی (NNP)
استهلاک (D) – تولید (درآمد) ناخالص داخلی (GDP) = تولید (درآمد) خالص داخلی (NDP)
خالص مالیات های غیر مستقیم – تولید خالص ملی = درآمد ملی
یارانه های غیر مستقیم – مالیات های غیر مستقیم = خالص مالیات های غیر مستقیم
درآمد ملی، درآمدی است که به همه عوامل تولید تعلق دارد و در همان دوره نیز تولید شده است. برای درک بهتر این موضوع که چرا برای محاسبه درآمد ملی، مالیات از تولید خالص ملی کسر می گردد و یارانه های غیر مستقیم به آن اضافه می گردد، به این مثال توجه کنید.
فرض کنید در یک جامعه، تولید خالص ملی برابر 100 تومان است؛ بدین معنا که در این جامعه 100 تومان کالا و خدمات تولید و ارائه شده است. از طرف دیگر دولت تحت عنوان مالیات 25 تومان از تولید کننده ها دریافت می نماید و 10 تومان نیز به آنها یارانه اعطا می نماید. قصد داریم در چنین جامعه ای درآمد ملی را محاسبه نماییم. همانطور که قبلاً نیز گفته شد درآمد ملی، درآمد همه عوامل تولید است؛ در چنین اقتصادی 100 تومان به صورت مستقیم از تولید نصیب تولید کنندگان می شود ولی آنها باید 25 تومان از این مبلغ را تحت عنوان مالیات به دولت بپردازند. بنابراین تاکنون 75 تومان نصیب آنها شده است. از طرف دیگر دولت تحت عنوان یارانه مبلغ 10 تومان به عوامل تولید پرداخت می نماید لذا درآمد آنها از 75 تومان به 85 تومان افزایش می یابد. به همین دلیل است که در محاسبه درآمد ملی، مالیات از تولید خالص ملی کسر می گردد و یارانه های غیر مستقیم به آن اضافه می گردد.
از دیگر شاخص های معروف در محاسبات ملی می توان به درآمد شخصی (PI) اشاره نمود که به صورت زیر محاسبه می شود:
پرداخت های انتقالی یا بلاعوض – (سود توزیع نشده شرکت ها + سهم بیمه های اجتماعی) – درآمد ملی = درآمد شخصی
درآمد شخصی درآمدی است که در طی یک دوره به دست اشخاص یک کشور می رسد (مستقل از اینکه در این دوره تولید شده باشد یا نه). از آنجا که درآمدهای تولید شده در دوره های قبل که امسال به دست شخص می رسد نیز باید در درآمد شخصی لحاظ گردد لذا مواردی مثل حقوق بازنشستگی (که تولید این دوره نیست ولی در این دوره به دست اشخاص می رسد) باید به درآمد شخصی اضافه گردند.
اگر مالیات های مستقیم (مالیاتی که از اشخاص حقیقی و حقوقی گرفته می شود مثل مالیات بر درآمد و یا مالیات بر سود) را از درآمد شخصی کسر نماییم به درآمد قابل تصرف (DI) می رسیم:
مالیات های مستقیم – درآمد شخصی = درآمد قابل تصرف
درآمد قابل تصرف نشان دهنده میزانی از درآمد است که شخص می تواند در آن تصرف کند بدین معنی که آن را به مصرف برساند و یا پس انداز کند.
لازم به ذکر است که تمام شاخص های مورد اشاره در این قسمت را می توان به صورت سرانه نیز محاسبه نمود. برای محاسبه این اقلام به صورت سرانه کافی است هر یک از شاخص ها را بر میزان جمعیت کشور تقسیم نماییم. به عنوان مثال تولید ناخالص داخلی سرانه برابر خواهد بود با تولید ناخالص داخلی تقسیم بر جمعیت کشور.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «تولید ناخالص داخلی و تولید ناخالص ملی چگونه محاسبه می شوند؟»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب آمادگی آزمون اصول بازار سرمایه، نوشته ی محمد احمدی از انتشارات آریانا قلم، منتشر شده در شهریور ۱۳۹۱ با شابک ۱-۴۸-۶۲۲۷-۶۰۰-۹۷۸ به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.