فرضیه های آماری در پژوهش

فرضیه حدسی هوشمندانه در رابطه با یک پدیده است که به صورت یک جمله خبری بیان می شود. به عبارتی فرضیه آزمایشی است که رابطه قابل انتظار بین دو یا چند متغیر را به صورت دقیق و روشن بیان می کند. فرضیه را آزمایشی می نامند، زیرا باید صحت آن از طریق آزمایش بررسی شود.
فرضیه ممکن است کاملاً دقیق و اساسی باشد و با مجموعه ای از حقایق پشتیبانی و تصدیق شود یا پیش بینی غیر دقیقی باشد که فقط با چند فرضیه آزمایشی دیگر و یا چند تحقیق پشتیبانی شود. همچنین فرضیه می تواند بهترین حدس ممکن، هنگام فقدان اطلاعات کافی باشد. اگر فرضیه نشان دهنده انتظارات پژوهشگر در زمینه روابط بین متغیرهای پژوهشی باشد، آن را فرضیه پژوهشی می نامند.
فرضیه تدوین شده باید دارای ویژگی هایی باشد؛ که این ویژگی ها بطور خلاصه عبارتند از:
- فرضیه باید واضح و بدون ابهام باشد و بیشتر در قالب جملات خبری بیان گردد.
- فرضیه باید قابل تبیین (علت یابی) باشد.
- فرضیه باید بیان کننده رابطه مورد انتظار بین متغیرها باشد.
- فرضیه باید قابل آزمون باشد.
پس از اینکه یک فرضیه پژوهشی تدوین شد، مرحله آزمون آن با گردآوری داده ها آغاز می گردد. فرضیه های پژوهشی – مدیریتی فقط زمانی قابل آزمون هستند که در قالب فرضیه های آماری بیان گردند. نحوه برخورد آماری با فرضیه های پژوهشی می تواند زوایای مختلفی داشته باشد که شما می توانید نمونه هایی از آنها را با بیان فرضیه های زیر آشنا شوید.
- فرضیه اول: متوسط نمره مسئولیت پذیری مدیران وزارت صنایع حداقل 50 است.
- فرضیه دوم: بیش از 60 درصد کارکنان سازمان الف از کار خود راضی هستند.
- فرضیه سوم: بین میزان ارضای نیازهای اساسی کارکنان سازمان الف و عملکرد آنها ارتباط وجود دارد.
- فرضیه چهارم: روش آموزش متمرکز مدیران از نظر اثربخشی تفاوتی با روش غیر متمرکز ندارد.
- فرضیه پنجم: دوره های ضمن خدمت موجب افزایش مهارت های انسانی مدیران می گردد.
- فرضیه ششم: عوامل نگهدارنده هرزبرگ بطور یکسان بر تمایل به ترک خدمت موثرند.
- فرضیه هفتم: نسبت رضایت از روش های ارزشیابی کارکنان در تمامی وزارتخانه های کشور مساوی است.
- فرضیه هشتم: بلوغ پیروان در سازمان های کشور از توزیع نرمال برخوردار است.
فرضیه های توصیفی در مقابل فرضیه های استنباطی
تمایز عمده فرضیه ها، توصیفی یا استنباطی بودن آنها است. چنانچه همه مدیران وزارت صنایع مورد آزمون مسئولیت پذیری قرار گیرند و متوسط نمره مسئولیت پذیری آنها محاسبه گردد، فرضیه اول فرضیه ای توصیفی خواهد بود. همچنین اگر در آزمون فرضیه دوم با مراجعه به تمام کارکنان سازمان الف نسبت افراد راضی مشخص گردد، این فرضیه توصیفی خواهد بود.
حال این سوال پیش می آید که آیا اندازه گیری مسئولیت پذیری تمامی مدیران وزارت صنایع یا شمارش کارکنان راضی در کل سازمان الف امکان پذیر است؟ اگر پاسخ چنین سوالی منفی باشد، موضوع در قالب فرضیه های استنباطی قابل بررسی است. در این حالت بر اساس نمونه ای که انتخاب می شود به آزمون فرضیه پرداخته می شود.
واقعیت این است که بیان فرضیه های پژوهشی – توصیفی در قالب فرضیه های آماری ضرورت ندارد و به تعبیری بیان آنها با فرضیه های آماری بی معنا است؛ چرا که با محاسبه شاخص آماری، به راحتی می توان فهمید که فرضیه تایید یا رد شده است. فرضیه پژوهشی در صورتی در قالب فرضیه های آماری بیان می شود که نمونه گیری صورت گرفته باشد، زیرا در این نوع بررسی، استنباط با خطای ناشی از نمونه گیری همراه است و تا حدودی صحت و سقم آن تحت تاثیر شانس و تصادف است؛ از این رو تلاش می گردد ابتدا فرضیه آماری تعریف و سپس با احتساب درصدی از خطا آن فرضیه تایید یا رد گردد.
نکته: در مواردی که اساس گردآوری داده ها، پرسشنامه است و متغیرها کیفی هستند، به دلیل تاثیر شرایط روحی، زمانی، محیطی و… حتی اگر همه اعضای جامعه آماری به پرسش ها پاسخ دهند، باز هم نمونه گیری محسوب می شود و لازم است از آمار استنباطی یا ناپارامتری استفاده شود.
فرضیه های تک متغیره در مقابل فرضیه های چند متغیره
چون در هر دو فرضیه اول و دوم فقط با یک متغیر سر و کار داریم، چنین فرضیه هایی را تک متغیره می خوانیم، اما در بیشتر فرضیه ها با دو یا چند متغیر روبرو هستیم. فرضیه های سوم، چهارم و پنجم دارای دو متغیر هستند، چنین فرضیه هایی را دو متغیره می گوییم. در فرضیه سوم دو متغیر بطور آشکار بیان شده است؛ نیاز اساسی و عملکرد کارکنان دو متغیر فرضیه هستند. در فرضیه چهارم متغیرها عبارتند از آموزش متمرکز و غیر متمرکز. در فرضیه پنجم نیز دو متغیر وجود دارد؛ زیرا برای بررسی اینکه آیا دوره های ضمن خدمت موجب بهبود مهارت های انسانی مدیران می شود یا نه؟ باید نمره های مدیران را قبل از دوره و پس از دوره بدانیم که هر یک از آنها را یک متغیر می خوانیم.
فرضیه ششم فرضیه ای چند متغیره است. این فرضیه هر چند که در ظاهر دارای دو متغیر (عوامل نگهدارنده و تمایل به ترک خدمت) است، در بیان آماری به عنوان یک فرضیه چند متغیره معرفی می شود. اگر بپذیریم که عوامل نگهدارنده بر اساس نظریه هرزبرگ عبارتند از: روابط متقابل افراد، شرایط کار، نظارت فنی، امنیت شغلی، حقوق و زندگی شخصی؛ بنابراین فرضیه ششم فرضیه ای چند متغیره خواهد بود.
فرضیه های همبستگی در مقابل فرضیه های تجربی
برای بررسی فرضیه سوم ممکن است ما تمامی (یا نمونه ای از) کارکنان سازمان الف را مورد پرسش قرار دهیم؛ به گونه ای که از یک طرف میزان نیاز اساسی ارضاء شده آنها و از طرف دیگر میزان عملکرد هر شخص را مورد سنجش قرار دهیم. در اینجا بر مقدار این متغیرها هیچ کنترلی نداریم. در این موقعیت پژوهش، ما فقط دو متغیر را بدون آنکه بر آنها کنترل داشته باشیم مشاهده می کنیم. این گونه فرضیه ها را فرضیه های دو متغیره از نوع همبستگی می خوانیم.
در مقابل برای یافتن پاسخی برای فرضیه چهارم، بر هر دو متغیر مورد نظر کنترل داریم. با روش اختصاص تصادفی (Random Assignment) معین می کنیم که افراد تحت آموزش با چه روشی آموزش می بینند. البته مقصود این نیست که ما آزادی کامل داریم بلکه روش اختصاص تصادفی، فنی است که هدف آن مقابله و مقایسه گروه هایی است که با روش های متمرکز و غیر متمرکز آموزش دیده اند. اما می دانیم که همه افراد تحت آموزش یا با روش متمرکز یا با روش غیر متمرکز آموزش داده می شوند. به چنین فرضیه ای که آزمایشگر، متغیر (گروه) را دستکاری می کند فرضیه (مسئله) تجربی گفته می شود. در اینجا متغیر مستقل، گروه متمرکز یا غیر متمرکز است که دارای مقیاس اسمی است و متغیر وابسته میزان اثربخشی است که به عنوان متغیر ضمنی بیان گردیده است.
در پژوهش رفتاری تشخیص فرضیه های همبستگی از فرضیه های تجربی اهمیت فراوانی دارد. در مطالعه همبستگی، از هر فرد دست کم درباره دو متغیر بدون اینکه هیچ یک از آنها دستکاری یا کنترل شود اطلاعات به دست می آید؛ برای مثال، در مقابل هر اندازه نیاز اساسی ارضاء شده، یک اندازه مربوط به عملکرد وجود دارد؛ البته لازم نیست بین دو صفت (متغیر) حتماً رابطه خاصی وجود داشته باشد، یا یکی علت دیگری بوده، یا تغییرات یکی تابع تغییرات دیگری باشد، کافی است دو متغیر متعلق به یک فرد باشند. نکته مهم این است که مقصود از گردآوری داده ها در این گونه مطالعات هرگز کشف روابط ضروری علت و معلولی نیست.
ضریب همبستگی، شاخص رابطه بین دو یا چند متغیر است. یکی از خواص ضریب همبستگی، دو سویه (دو لبه) بودن آن است. به تعبیر دیگر اگر انگیزش متغیر مستقل (X) و کیفیت محصول متغیر وابسته (Y) باشد، میزان ضریب همبستگی درست برابر با مقدار آن در صورت جابجا شدن این دو متغیر (کیفیت محصول X و انگیزش Y) است. این خاصیت معمولاً مانع از تفسیر علیت می شود.
بدون داشتن اطلاعات اضافی، ضریب همبستگی نمی تواند چیزی در مورد رابطه علّی بین متغیرها در اختیار ما بگذارد. اما مطلب نباید به این صورت تفسیر شود که همبستگی، هیچ چیز در مورد علیت به ما نمی دهد. در تفسیر علیت، فرضیه های مقابل متعددی وجود دارد که باید آنها را در نظر گرفت و سپس در خصوص علیت بحث کرد. در مطالعات همبستگی، برای بررسی رابطه های علّی از نظریه ها و داده ها با هم استفاده می شود. با توجه به نظریه ها می توان بعضی از فرضیه های رقیب را حذف کرد و برای رابطه علّی پیشنهاد شده، می توان در داخل مدل، دلیل منطقی ارائه نمود. سپس با استفاده از داده های حاصل از مطالعه می توان مشخص نمود که مدل پیشنهاد شده رابطه علّی بین متغیرها را دقیق تر نشان می دهد، یا مدل های رقیب.
فرضیه های پژوهشی با گروه های جور شده در مقابل گروه های مستقل
حال فرضیه چهارم را با موقعیت فرضیه پنجم مقایسه کنید. در فرضیه پنجم، مجموعه ای از اندازه ها را در متغیر بهبود مهارت های انسانی در زمان قبل از دوره و مجموعه ای از اندازه های همان متغیر را پس از دوره در اختیار داریم؛ بنابراین می توان گفت که این دو مجموعه از اندازه ها درست مانند مجموعه های مربوط به فرضیه چهارم است، با این تفاوت که دو مجموعه مربوط به فرضیه پنجم، مستقل از یکدیگر نیستند بلکه وابسته به یکدیگرند؛ یعنی در اینجا دو گروه آزمون شونده را که هر یک جداگانه و بطور تصادفی برگزیده شده باشد، در اختیار نداریم؛ بلکه فقط یک گروه داریم که در آن هر آزمون شونده ای را از لحاظ یک متغیر واحد دو بار اندازه گیری کرده ایم. این دو مجموعه را اندازه های وابسته به هم نیز می نامند؛ به این دلیل که هر نمره بعد از دوره متناظر و جور شده با نمره قبل از دوره است. از دیگر موارد گروه های جور شده پرسشنامه هایی با دو ستون برای هر پرسش است؛ برای مثال، اگر یک ستون نشان دهنده نمره وضع موجود و ستون دیگر نشان دهنده نمره وضع مطلوب صفت مورد پژوهش باشد، پاسخ های حاصل از دو ستون گروه های جور شده هستند؛ گروه های فرضیه در اینجا نمره های وضع موجود و وضع مطلوب هستند؛ در حالی که پاسخ دهنده در گروه ها مشترک است.
فرضیه های پارامتریک در مقابل ناپارامتریک
فنون آماری پارامتریک شدیداً تحت تاثیر مقیاس متغیرها و توزیع آماری جامعه (نمونه) تحقیق هستند. اگر متغیرهای فرضیه از نوع اسمی و رتبه ای باشند، آزمون آنها صرفاً به کمک فنون ناپارامتریک انجام می گیرد؛ از این رو این دسته از فرضیه ها را ناپارامتریک خوانند. چنانچه مقیاس سنجش متغیرها، فاصله ای یا نسبی باشد، نوع فرضیه بستگی به توزیع آماری خواهد داشت. اگر پژوهشگر بر اساس شواهد در دسترس، فرض نرمال بودن جامعه (نمونه) را بپذیرد، فرضیه پژوهشی او فرضیه ای پارامتری و در غیر این صورت ناپارامتری خواهد بود.
فرضیه های هفتم و هشتم از نوع ناپارامتریک هستند و باید برای آزمودن تساوی نسبت رضایت از روش های ارزشیابی، از آزمون همگنی کای – مربع و برای آزمودن برخوردار بودن بلوغ پیروان از توزیع نرمال از آزمون کای – مربع یا کولموگروف اسمیرنف استفاده کرد که از معروف ترین آزمون های ناپارامتریک هستند.
نوع فرضیه اول به پیش فرض نرمال بودن توزیع جامعه (نمونه) بستگی دارد. اگر بپذیریم که توزیع نمره مسئولیت پذیری مدیران وزارت صنایع نرمال است، فرضیه اول فرضیه پارامتریک و در غیر این صورت ناپارامتریک خواهد بود.
هر چند پژوهش علمی دارای چهارچوب معینی نیست، با این حال می توان آن را چنین تعریف کرد: «فرآیندی که به کمک آن می توان روابط پنهان در پس یک پدیده را که مغشوش به نظر می رسند، کشف نمود.»
[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]
مقاله علمی و آموزشی «فرضیه های آماری در پژوهش»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب آمار و کاربرد آن در مدیریت، نوشته ی دکتر عادل آذر و دکتر منصور مومنی از انتشارات سمت، منتشر شده در زمستان 1390 با شابک 3-662-530-964-978 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.
[/toggle]