افکار سام والتون؛ ابرکارآفرین تاریخ

سام والتون؛ پسری که در سال 1918 و در خانواده ای نه چندان ثروتمند در ایالت اوکلاهاما آمریکا به دنیا آمد و در عرض چند دهه، بسیاری از استانداردهای فروش که ما امروزه از آنها استفاده می کنیم را به وجود آورد.

همه ی ما یک رئیس داریم که آن مشتری است. او در هر لحظه با خرید کردن یا نکردن خود می تواند تصمیم بگیرد که آیا دوست دارد ما را اخراج کند یا خیر؟

شاید شنیدن چنین جمله ای از زبان بسیاری از فروشندگان، تا قبل از اینکه اَبَر فروشگاه های «والمارت» شکل بگیرند، موضوعی خنده دار بود. اما این والتون بود که با طرح های عجیب و استانداردهای جسورانه اش، به همه نشان داد که از این به بعد باید دیدشان را نسبت به مشتری عوض کنند. طرح هایی که بعد از چند دهه، او را به درآمد مولتی میلیاردی رساندند و آن چنان کسب و کارش را توسعه دادند که مجموع کارمندان شرکت او در سرتاسر جهان به رقم نجومی 1.8 میلیون نفر رسید.

امروزه می توان ادعا کرد که کمتر کسی در جهان وجود دارد که افکار سام والتون اثری در زندگی او نگذاشته باشد. فکر می کنید شما از این قاعده مستثنی هستید؟ پس لطف کنید و این دفعه که برای خرید به یک فروشگاه بزرگ تشریف می برید، به جای اینکه قیمت تمامی کالاهایی را که خریده اید در انتهای کارتان حساب کنید، بارها و بارها کیف پول تان را در بیاورید و قیمت کالاهای هر بخش را به مسئول همان قسمت بپردازید؛ مثلاً قیمت کالاهای لبنی را به مسئول بخش لبنیات، قیمت کالاهای غذایی را به مسئول بخش کالاهای غذایی و قیمت کالاهای شوینده و بهداشتی را به مسئول همان بخش پرداخت کنید. خنده دار است نه؟ اما جالب است بدانید که تا قبل از اینکه سام والتون برای اولین بار ایده وجود «صندوق پرداخت» را در فروشگاه های خود به اجرا بگذارد، میلیون ها نفر مجبور بودند برای هر بار خرید کردن، چنین روال آزار دهنده ای را طی کنند.

اگر می خواهید بیشتر در مورد سام والتون و دیدگاه های او بدانید، شما می توانید در ادامه با ما همراه باشید.

پاییز دوست داشتنی
در 29 مارس 1918، سام والتون (Sam Walton) فرزند نانسی و جان در منطقه کینگ فیشر اوکلاهاما به دنیا آمد. پدرش تا چند سال قبل از تولد سام، به عنوان دلال مسکن مشغول به کار بود اما این اواخر به کشاورزی روی آورده بود. چند سال از تولد سام گذشته بود که پدرش (جان والتون) به این نتیجه رسید که بهتر است سراغ همان کسب و کار مسکن برگردد. به این ترتیب در 5 سالگی، سام و خانواده اش به میسوری مهاجرت کردند. کودکی های والتون نکته چندان خواندنی ندارد؛ جز اینکه ظاهراً او استعداد ورزشی خیره کننده ای داشته و در رشته هایی مانند فوتبال آمریکایی و بسکتبال به همراه تیم مدرسه موفق به کسب عناوین مختلف شده است. نکته دیگری که شاید جالب باشد، این است که او از همان ابتدا نیز از انجام فعالیت های تجاری مختلف اِبایی نداشته است. بطوریکه در حین تحصیل بیش از 4,000 دلار از فروش روزنامه درآمد کسب کرد و در چند سال بعد نیز مدتی به عنوان پیشخدمت رستوران مشغول به کار بوده است.

والتون که از همان ایام جوانی متوجه علاقه خود به کسب و کار بود، در رشته اقتصاد دانشگاه میسوری مشغول به تحصیل شد. چند روز بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه، وی برای کارآموزی به شرکت جی. سی. پنی رفت. شروع جنگ جهانی دوم زندگی او را مانند دیگران تحت تاثیر قرار داد. وی مدتی به عنوان سرباز در جنگ شرکت کرد، اما به علت ناراحتی قلبی از خدمت در ارتش کناره گرفت. وی به جای جنگیدن، به کار در کارخانه تولسای اوکلاهاما مشغول شد. در همین زمان بود که با «هلن رابسون» همسر آینده خود آشنا شد و ازدواج کرد. هلن از خانواده ای نسبتاً ثروتمند بود، خانواده ای که تاثیری اساسی در زندگی آینده سام والتون گذاشت.

ارزان تر از همه جا!
اگر بگوییم که والتون، بسیاری از اصول طلایی خود را که موفقیش را مرهون آنها است، پیش از آغاز موفقیت خیره کننده اش و در چند سال ابتدایی پس از جنگ ابداع کرد، حرف گزافی نزده ایم. جنگ که تمام شد، سام با کمک پدر زن خود، وامی 20,000 دلاری دریافت کرد و با اجاره ی مغازه ای نسبتاً بزرگ، کسب و کار خود را شروع کرد.

اصول طلایی سام، در همان روزهای اول یکی پس از دیگری خلق می شد و هر کدام، سود او را بیشتر می کرد: «فروشگاه من باید زودتر از فروشگاه های دیگر باز باشد و دیرتر از آنها بسته شود.»، «فروشگاه من باید همواره تمیز باشد و نور کافی داشته باشد.»، «قیمت ها در فروشگاه من، باید نسبت به فروشگاه های دیگر ارزان تر باشد.» و…

بعد از چند سال کار در مغازه، صاحب مغازه به دلیل مسائل شخصی حاضر به ادامه همکاری با والتون نشد و با پرداختن 50,000 دلار به او، همکاری اش را با وی قطع کرد. این اتفاق باعث شد والتون با پولی که به دست آورده بود، فروشگاه خود را تاسیس کند؛ فروشگاهی که در سال های نه چندان دور، صاحب صدها شعبه شد.

اَبَر کارآفرین وارد می شود!
سام والتون خیلی زود راهش را پیدا کرد: «هر روز ارزان تر از دیروز!»

تخفیف های مکرر و شکست هایی که او در قیمت کالا ایجاد می کرد، باعث شد تا روز به روز به تعداد مشتریانش افزوده شود. او در آن سال ها دست به ابتکاری عجیب زد. ابتکاری که مانند بسیاری از خلاقیت های او، امروزه به امری متداول تبدیل شده است. او به مدیر یکی از فروشگاه های اوکلاهاما یعنی ویلارد واکر پیشنهاد داد به ازای دریافت درصد مشخصی از سود فروش، فروشگاهش را برایش اداره کند. ابتکاری که خیلی زود جواب داد و یکی دیگر از اصول والتون یعنی تشویق به سرمایه گذاری در محل اشتغال را بنا کرد. او به کارمندانش این امکان را می داد که تا سقف هزار دلار در فروشگاهی که در آن کار می کنند سرمایه گذاری نمایند. به این ترتیب بسیاری از فروشندگان که این سرمایه گذاری را انجام می دادند، با تمام توان تلاش می کردند تا فروش بیشتری را برای فروشگاه رقم بزنند.

بعد از مدتی وی شرکت فروشگاه های زنجیره ای والمارت (Walmart) را تاسیس کرد. فروشگاهی که امروزه به عنوان بزرگترین خرده فروشی در جهان شناخته می شود و میلیون ها مشتری از کشورهای مختلف جهان دارد. برندی که توانسته برای حدود دو میلیون نفر اشتغال زایی کند و نام والتون را به عنوان یک اَبَرکارآفرین برای همیشه در تاریخ حک کند.

این برند متشکل از شبکه فروشی است که بر مبنای اصول جادویی والتون، کار می کند. شاید به عنوان حُسن ختام بد نباشد به اصل شگفت انگیز «خورشید دارد غروب می کند!» اشاره کنیم. بر مبنای این اصل، کارمندان والمارت موظفند با صرف انرژی زیاد، درخواست های مشتریان را در همان روزی که آن درخواست را از فروشگاه می کنند، پاسخ دهند؛ زیرا سام والتون تا زمان مرگ، اعتقاد داشت که «دنیا آن قدر شلوغ است که فردا دیگر زمانی برای پاسخ دادن به مشتریان امروز نیست.» اصلی که نشان می دهد او به چه میزان برای مشتریانش احترام قائل بود و به چه دلیل «سام والتون کبیر شد!»

سام والتون تاجر، کارآفرین و مدیری بود که امروزه میلیون ها نفر شغل خود را مدیون او هستند.

[toggle title=”برای مشاهده منابع اینجا کلیک کنید.” state=”close” ]

مقاله علمی و آموزشی «افکار سام والتون؛ ابرکارآفرین تاریخ»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری و نگارش هیئت تحریریه پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا مقاله مجله موفقیت به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.

[/toggle]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مشابه

دکمه بازگشت به بالا